پروسهی فکر کردن یونگی داشت طولانیتر از حدی میشد که انتظارش رو داشت.تهیونگ رو فقط توی آموزشگاه میدید و اونجا هر دوشون با هم فقط مثل دو تا همکار رفتار میکردن و زیاد با هم حرف نمیزدن.
یونگی دیگه نمیخواست به خودش دروغ بگه، اون هر دفعه که لبخندهای تهیونگ رو میدید تپشهای نامنظمشدهی قلبش رو حس میکرد.
خوب با این حس آشنا بود، مطمئن بود که تهیونگ رو چیزی از بیشتر از دوست میبینه.
اینکه پارتنر اون پسر باشه این روزا واقعا براش شیرین به نظر میرسید، شاید قبلا از این موضوع وحشت میکرد اما الان هر جور که فکر میکرد به این نتیجه میرسید که قرار نیست فاجعهای اتفاق بیفته.
فاجعه قبلا توی زندگی اون اتفاق افتاده بود، یه بار شکسته بود پس وقتی یه چیزی میشکنه که دیگه نمیتونه دوباره شکسته بشه، درسته؟
یونگی با اینجور فکرها به این نتیجه میرسید که بالاخره وقتشه که به تهیونگ بگه تصمیمش رو گرفته و میخواد به جفتشون فرصت بده.
تصمیم گرفته بود امشب بعد از تموم شدن کارهاش توی آموزشگاه بره خونهی تهیونگ و باهاش صحبت کنه.
- سلام، ببخشید.
خانم جوونی که جلوی میز منشی که امروز و به خاطر مرخصی خانم چوی این یونگی بود که پشتش نشسته بود، اومده بود گفت.- سلام بفرمایید، میتونم کمکتون کنم؟
یونگی با لبخند جوابشو داد.- من..من دنبال کیم تهیونگ میگردم، شنیدم اینجا کار میکنه.
دختر با آرامش گفت.- کیم تهیونگ؟ چیکارش دارید؟ منظورم اینه که، سر کلاسه، الان در دسترس نیست.
یونگی در حالی که یه ابروشو بالا انداخته بود گفت.
خیلی دوست داشت بدونه اون دختر چیه تهیونگ میشه.- من..خب..کار شخصی دارم باهاش..اگه سر کلاسه ایرادی نداره، منتظر میمونم.
- کلاسش خیلی طول میکشه.
- مهم نیست.
دختر با لبخند جوابشو داد و روی صندلیهای توی سالن نشست.- پس اسمتون رو بگید که بهش بگم باهاش کار دارید!
یونگی گفت.- جسی هو.
—————-
چند دقیقه بعد یونگی دیگه نتونست تحمل کنه، واقعا دوست داشت بدونه اون دختر کیه و با تهیونگش چیکار داره.
بلند شد و از سالن خارج شد تا به طرف کلاس تهیونگ بره.
وقتی جلوی در کلاس رسید دید که در بازه و تهیونگ در حال یاد دادن گیتار به شاگرد ۷ سالهشه.
میدونست که نباید هیچ تصوری کنه ولی واقعا دیدن تهیونگی که داره با آرامش و مهربونی به اون پسر بچه درس میده میتونست یونگی رو بکشه.
YOU ARE READING
𝐃𝐞𝐥𝐮𝐬𝐢𝐨𝐧
Fanfictionتوهم | Delusion [تکمیل شده] - ما نمیتونیم دوباره خوشحال باشیم. + حتی اگه از همهچیزمون برای رسیدن بهش بگذریم؟ ------------ Couples: Taegi, Yoonmin, Secret Genre: Psychological, Angst, Drama, Smut توجه: داستان این کتاب کاملا ساخت ذهن نویسندهست و هیچ...