part11 !میخواست منو ببوسه

391 75 4
                                    

” چیییی؟ “

تهیونگ، هوسوک و یونگی همزمان فریاد زدن و باعث شدن و من و جیمین از صدای بلندشون متعجب به همدیگه نگاه کنیم.
فکر کنم برای گفتنش خیلی زود بود...
بی جنبه ها.

- چتونه؟
جیمین با تعجب پرسید و مشخص بود که خنده اش رو داره کنترل میکنه.

_ باورم نمیشه
= امکان نداره
× یا کاندوم کینگ سایز مقدس

حرف های تهیونگ همیشه موجب آبرو ریزی بودن.
دستم رو روی دهنش گذاشتم و با سر به اطرافم اشاره کردم تا یادش بیاد که داخل یک مکان عمومی هستیم.

+ خفه شو ته الان از رستوران بیرونمون میکنن
_ دارم بهتون میگم اگه برنده نشید دوستیمون به پایان میرسه!

جیمین چشم غره ای به هوسوک رفت و مقداری از نوشابه اش رو سر کشید.
- بخاطر یه سفر سه روزه؟ اگه میدونستم انقدر ججو رو دوست داری زودتر میبردمت

هوسوک که درحال هورت کشیدن نودل بود و از شدت داغ بودنش بال بال میزد، رو به جیمین فاک نشون داد.

= مسئله ججو نیست، ما میتونیم پز بدیم که دوستامون مارو بردن سفر
یونگی که کم پیش میومد صحبت کنه یا نظر بده این رو گفت و دوباره مشغول خوردن جاجانگمیونش شد.

شاهد بحث به ظاهر جدی ولی خنده دارشون بودم که با احساس کمبود چیزی سمت تهیونگ برگشتم.
اون دو دقیقه بود که حرفی نزده بود!
پناه بر خدا این خودش یه رکورده.

+ هیونگ؟
سرش رو از داخل گوشش بیرون آورد و بعد از نیم نگاهی به من دوباره مشغول چت کردن شد.
+ واتدهل؟
گوشیش رو کنار گذاشت و با سرفه ای مصلحتی توجه بقیه رو به خودش جلب کرد.

- خب همین الان تهمینو تهدید کردم تا برنده بشه و مارو همراه خودش ببره ججو، کی به این جوجه و خرگوش احتیاج داره؟

با دهن باز بهش خیره شدم و سعی کردم فحشی بدم که درخورش باشه.
اما یادم اومد که جیمین کنارم نشسته و نمیخوام چهره ام پیشش خراب بشه.

+ از کجا میدونی برنده میشه؟ هیونگ دوازده تا تیم لعنتی وجود داره که هر کدوم میخوان برنده شن تا برن جزیره ججو
_ به خودتون شک داری؟
جیمین زودتر از من جواب هوسوک رو داد.
- معلومه که نه، تیم مینگوک اول میشه، مگه نه جونگکوکا؟

باز هم با اون لحن اسمم رو صدا زد...
خدایا کی قراره این قلب لعنتیم عادت کنه...

لبخند ذوق زده ای زدم و مشتم رو به مشتش که بالا آورده بود کوبیدم.
+ صد در صد

   ◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈◈

+ جیمین شی قلموی شماره هشت رو میتونی بهم بدی؟
- کجاست؟
جیمین سمت میزی که قلمو ها روش قرار داشت رفت.
+ همونجا کنار جعبه آبرنگ... آره آره همونه

A Silent Look/KookminWhere stories live. Discover now