ا‌پ نیست ولی بخونید🥲

88 19 44
                                    

سلام سلام🥹

قبل هرچیییزی، نگران نشید خب؟ هم خودم سالمم هم نیومدم خداحافظی کنم یا همچین چیزی!

بنا به دلایلی که اینجا تعریف میکنم نرسیدم پارت امروز رو بنویسم و چون قرار بود حتماً امروز اپ شه گفتم بیام شرایطمو بگم حتماً درک میکنید🥲💘

خب، این مدت کجا بودم؟ شنبه‌ی قبل بالاخره بینیمو عمل کردم🤧

اگه درجریان نیستید که احتمالاً یادتون رفته چون من قبلاً گفته بودم بینیم شکسته و دنبال دکترم☝️👀

یه سال و نیم پیش دکتری که میخواستم یه سااال بعد بهم نوبت ویزیت اولیه داد که میشد اسفند سال قبل، اونجا این دکتر منو قبول کرد و عملم همین ده روز پیش بود😭

من خییییییلی این مدت اذیت شدم چون کلاً آستانه‌ی تحمل دردم کمه، شاید هم چون بینیم شکسته بود سخت‌تر گذشت؟ تا همین دو روز پیش خیلی درد داشتم ولی تو مطب پرسیدم اکثراً درد زیادی نداشتن که خب آدم به آدم فرق میکنه🥲

دیدین میگن بعد از بهوش اومدن آدم خودآگاهش خوب کار نمیکنه و هر حرفی ممکنه بزنه و اینها؟ این هم حقیقت داره🤡 منتها مال من یخورده رسوا کننده پیش رفت.

من میگرن دارم، نمیدونم این برای همه پیش میاد یا نه اما بعد از بهوش اومدن بدترین سردرد زندگیمو تجربه کردم طوری که بدون وقفه زدم زیر گریه و بابامو صدا میکردم فقط🙃

بعد دیدن من دارم دماغ جدیدمو به فنا میدم مجبور شدن مسکن بدن بهم و من از این یکی دو ساعت به جز چندتا صحنه‌ی کوتاه چندثانیه‌ای هیییچی یادم نیست، یه تیکه از اون درد رو یادمه، اینکه مامانم به بابام گفت دستاشو بگیر(یه همراه بیشتر مجاز نبود اما مجبور شدن بابامو خبر کنن بیاد تو بخش تا شاید آروم شم که نشدم) و یه تیکه یادمه پرستار بهم گفت دماغت خراب میشه گریه نکن و من با عجز جواب دادم نمیتونم!

بقیه‌ی چیزهایی که میدونم رو‌مامانم تعریف کرده و همه‌اش تو ذهنم سیاه و خالیه.

اما! بعد اینکه سردرد کم شد و من جدی جدی به هوش اومدم سریع سرپا شدم، شروع کردم به راه رفتن و حرف زدن با همه‌ی پرستارها و بقیه‌ی بیمارها و مریض‌ها، دسشویی رفتم و خیلی زود مرخص شدم🥲.

بعد اتاق عمل رفتنم جالب بود🤡 دوستم پارسال عمل کرد و گفت دکتر خودش قبل از عمل ازش پرسیده چی میخواستی؟ و دکتر بیهوشی کلی باهاش حرف زده و‌اینها! من تو اتاق عمل منتظر دکتر خودم و دکتر بیهوشی، داشتم به حرف پرستارها در مورد دمپایی خریدن گوش میدادم که زرت! بیهوش شدم🤡

گویا یکی از خانوم‌هایی که در مورد دمپایی نظر میداد دکتر بیهوشی بود، دکتر خودمم که فقط تو بخش یه لحظه اومد گفت بعد از عمل نخند و نخواب، نرفت و دیگه اون روز ندیدمش 🤡

بعد دستورالعمل‌های دکترم هم خیلی جالب بودن:) قبل از عمل همه‌ی اونهایی که عمل کرده بودن و‌تجربه داشتن میکفتن بعد از عمل خیلی بخواب اصلاً نشین، آناناس و آب آناناس بخور، سوپ بخور و این حرفها، بعد توصیه‌های شفاهی و مکتوب دکتر من:فقط بشین و‌تا مجبور نشدی دراز نکش! موقع دراز کشیدن حتماً شیب ۴۵ درجه داشته باش! آناناس و‌کمپوت و این‌چیزا به عیچ عنوان نخور! غذا هرچی دلت میخواد بخور فقط خیلی سفت نباشه مثل ته دیگ، بقیه‌ی غذاها همون روز اول هم مجاز بودن! به هرکی میگم تعجب میکنه چون خیلی با خواسته‌ی بقیه‌ی دکترها فرق میکنه. ایشالا که نتیجه‌اش خوبه🤡

بعد من رشت عمل کردم از رشت تا رامسر دو ساعت راهه🥲 ما قرار بود بریم هتل تا روز بعد که تامپون میکشم بمونیم اما دکتر عزیز فرمودن از قزوین میان اینجا نمیمونن تا رامسر راهی نیست که برید فردا باز بیاید!

یعنی من روز عمل و روز بعدش هربار چهارساعت فقط تو ماشین بودم🤡😭 کلی هم پف کردم و کبود شدم و دقیقاً دو روزه یکم دردم کم شده و دیگه مسکن نمیخورم.

امروز رفتم گچ رو برداشتم و سر همین نشد بنویسم از ظهر نه ساعت تو راه و مطب بودم و اونحا دکتر یکاری با دماغم کرد که خیلی درد داشت و ضعف کردم و خسته تر از اونی‌ام که بتونم فکر کنم و بنویسم😭🤧 پنجشنبه دیگه جدی حتماً به روال عادی برمیگردم قول میدم☝️

این مدت اگه اینستاگرام یا تلگرام پیامی دادید که ندیدم و جواب ندادم ببخشید😭، من جدی تو شرایط خوبی نبودم.

همین

لاو یو عال

💘پریا💘

dandelionsWhere stories live. Discover now