1

306 13 12
                                    

*Texting*

-(هری) : امروز مربیمون به معنای واقعی کلمه پارمون کرد،درید،زخمی کرد و جر داد!

+(لویی) : خب دیگه؟

-همین دیگه یکم دیر رسیدم نذاشت گرم کنم گفت صاف برو بغل بار* کشش هاتو تمرین کن،از همون موقع سوزش پشت پام تموم نمیشه بقیشم چندتا پوزیسیون بهمون گفت؛فرانسویا هم عجیب غریبنا فکر کن پوزیشنو مجبوری بگی پوزیغسغیون—حوصلتو سر بردم؟

+نه داشتم گوش میدادم

-خب تو ورزش کردن دوست نداری؟

+گاهی فوتبال تمرین میکنم،کیک بوکس رو هم دلم میخواد امتحان کنم

-منم دوستش دارم

+خب چرا نمیری؟

-چون خشنه باید یه چیزی روانمو تحریک کنه که بخوام بزنم،الان...همه چی خوبه دوست دارم برقصم^-^

+بالرین...بهت میاد!

-میدونم*~*

بعد از اینکه ۵ دقیقه گذشت و دید هیچ جوابی نیومده گوشیش رو کنار گذاشت و خودش رو روی تخت رها کرد.

به سقف خیره شده بود،صورت پسری رو تصور میکرد که تو دیسکورد سر یه شرط بندی با هم آشنا شده بودن و چند روزی بود که چیزای رندوم برای هم تعریف میکردن،تمام تلاشش رو کرد که جلوی خودش رو بگیره ولی خودش رو درحالی پیدا کرد که send رو زده بود.

-عکستو بفرست0-0
بلافاصله جواب داد:
+چرا؟
-چون میخوام عکست رو چاپ و شیاف کنم... میخوام ببینمت دیگه!
+هاها-مجانی نمیشه
-شماره کارت بده
+جدی ای؟!!
-جدی ام!
بعد از اینکه شماره کارت رو فرستاد نوشت :
+50 تا
-نرخت بالاس
+همینه که هست!
-تخفیف بده من خوشگلم چشمامم سبزه :(
+شاید دروغ بگی
هری به سرعت یه عکس از خودش که چشماش در سبزترین حالت ممکن بود ارسال کرد؛کپشنش این بود:
-بفرما!
+تویینک!
-گفتم که خوشگلم^-^
+مسخرت کردم...هرچی،45 تا
-سگ خورد
***فیش واریزی ارسال شد***
+آماده ای؟
-نفرستی بلاکت میکنم
+ایزی کاپ کیک

<عکس از
lou the deepest sigh,the frankest shadow>

-اووو چه دماغ نازی
-blue as hellllllll
-دلم میخواد به موهات دست بزنم:(((
-کیوتی
-درضمن اسم اکانتت خیلی تخمیه

<***۷دقیقه بعد***>

-لو؟؟؟!!!
-الوووو؟!!!
-زیاد ازت تعریف کردم غش کردی؟!!

𝐍𝐞 𝐦𝐞 𝐪𝐮𝐢𝐭𝐭𝐞 𝐩𝐚𝐬Where stories live. Discover now