سلام قشنگای من ، نویسنده ی holy love حرف میزنه ..
امیدوارم که حالتون خوب باشه
مدت زیادی از حرف زدنم با شما و پر و بال دادن به این فیکشن میگذره!
متاسفم بابت این تاخیر طولانی ، چون من قول داده بودم که روزی برگردم و آپ این فیکشن رو کامل کنم .
به شدت دلتنگتونم و مشتاق دیدن شما و حرف زدن باهاتون هستم .
امیدوارم پذیرای حضور من باشید تا باهم روزای خوبی رو بگذرونیم☆"
YOU ARE READING
<<Holy love>>
Fanfiction> _بآید یکبآر به خآطرِ همه چیز گریه کرد.. آنقدر گریه کرد تآ اشک هآ خشک بشن.. بآید این تن اندوهگین رو چلآند.. بعد دفتر زندگی رو ورق زد.. به چیز دیگه ای فکر کرد... بآید پآهارو حرکت دآد... و همه چیز رو از نو شروع کرد...متوجه شدی!؟.. ژانر: رومنس..درام...