Part24"گل و خرس"

96 35 23
                                    

معمولا در رابطه با عشق در زندگی آدمها به دو دسته تقصیم میشن.

دسته اول کسایی هستن که عشق رو اولویت خودشون قرار نمیدن.

برای اونها سلامتی، کار، پول و بقیه چیزا مهمتر از عشق هستش.

اونها شاید بخاطر یک پیشنهاد کاری بهتر عشقشون رو رها کنن و به کشور یا شهر دیگه ای برن.

اونا ممکنه معشوقی که ایدز گرفته باشه رو به راحتی ول کنن با اینکه قبلا باهاش از تا ابد باهم بودن حرف میزدن.

اما دسته دوم...برای اونها عشق اولویته.

اونا همه چیزهایی که به رابطه شون صدمه بزنه رو رد میکنن و فقط به معشوقشون فکر میکنن.

و سوبین از دسته دوم بود.

این آدمها قدر زمان رو میدونن...اونها میدونن که زندگی کوتاهه و تو هیچوقت نمیتونی بدونی که کی قراره رو بدنت خاک ریخته بشه.

پس اون کارو بکن،اون حرفو بزن و اون فرد رو ببوس.

وقتی که زندگی اینقدر کوتاهه چرا سوبین زمانش رو برای بودن با زیباترین پسری که توی عمرش دیده هدر بده؟!

البته که زیبایی یونجون فقط در ظاهرش نیست اون باطن زیبایی هم داره...چون سوبین اون رو بخشیده.

پس برای راضی کردن یونجون برای زندگی کردن باهم در کنار سوزی و احتمالا یکی دوتا حیوون خونگی تمام تلاششو به کار میگرفت.

چون حتی فکر کردن به اینکه یونجون و اون دختر کوچولوی شیرین رو هر روز کنار خودش ببینه واسش مثل بهشت میموند.

پس پاش رو بیشتر روی پدال فشار داد تا سرعت ماشینش رو بیشتر کنه.

دسته گل بزرگ روی صندلی عقب آروم با تکونای ماشین تکون میخورد و عطر خوب گل فضای کوچیک ماشین رو پر کرده بود.

دسته گل رز سفید با ورقه های سفیده پیچیده شده دورش...یک انتخاب عالی برای یونجون بود.

البته که در کنارش عروسک خرس سفیدی که پاپیون صورتی دور گردنش داشت هم بود تا به پرنسس کوچولوی یونجون تقدیمش کنه.

جلوی در خونه یونجون نگه داشت و گوشیش رو بیرون آورد و شمارش رو گرفت.

بعد از چندتا بوق صدای قشنگش توی گوشش پیچید:سلام خوبی؟

امکان داشت که روزی از شنیدن این صدا خسته بشه؟!

نه...امکان نداشت.

ُسوبین:اگه امکانش هست میتونی درو باز کنی و بیای بیرون؟

صدای یونجون همونطور که در حال حرکت بود شنیده داشت:تو اینجایی؟!پشت دری؟!

در خونه باز شد و یونجون توی چهارچوبش دیده شد...از پشت سرش سوزی دیده میشد که یک سمت موهاش خرگوشی بسته شده بود.

Hai finito le parti pubblicate.

⏰ Ultimo aggiornamento: Oct 27 ⏰

Aggiungi questa storia alla tua Biblioteca per ricevere una notifica quando verrà pubblicata la prossima parte!

"upside down👥️"Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora