هر دوشون بیدار بودن و کنار هم دراز کشیده بودن._معذرت میخوام.
یونجون با شنیدن صدایی از بین لبهای سوبین که توی موهاش بود چشماشو باز کرد و پرسید:برای چی!؟
سوبین حلقه دستاشو دور یونجون محکم تر کرد:برای اولین باریکه بعد این سالها همو دیدیم.
یونجون چند ثانیه به سکس قراردادی که باهم انجام داده بودن فکر کرد و سعی کرد جوابش عذاب وجدان رو از سوبین دور کنه:بجاش مارو به اینحا رسوند.
و بعد بحثو عوض کرد:ساعت چنده؟
سوبین به ساعت کنار تختش نگاهی انداخت:نزدیک 5.
یونجون بلند شد و دستای سوبین از دورش باز شد:فکر کنم جفتمون خوابمون نمیبره.
سوبین شوخی کرد:فعالیتمون خیلی سنگین بود.
یونجون سعی کرد وقتی لخت نشسته و مرد کنارش همه چیزشو دیده حداقل دیگه خجالت نکشه...اما نمیشد...چون الان واقعا خجالت کشیده بود.
پس دوباره بحثو عوض کرد و پیشنهاد داد:صبحانه درست کنم؟
سوبین پرسید:درد نداری؟
یونجون ملافه تختو دور خودش پیچید و ایستاد:میرم حموم و مسکن میخورم.
سوبین هم بلند شد و کنارش ایستاد.
یونجون با خودش فکر کرد چجوری خجالت نمیکشه که اینجوری لخت وایسه!!!
سوبین چتری های بهم ریخته یونجون رو مرتب کرد:باهم دوش بگیریم؟
یونجون سرشو تکون داد.
سوبین ملافه رو از دورش باز کرد و با بغل کردنش سمت حموم رفت.
وان رو پر آب گرم کرد و تا ساعت6صبح توی بغل هم دراز کشیدن و چشماشونو بستن.
اینجوری ریلکس کردن توی وان اب گرم بعد سکس خیلی لذت بخش بود چون حتی گلوی یونجون بخاطر صداهایی که از خودش در اورده بود درد میکرد.
بعد از دوش گرفتن یونجون اول از حموم خارج شد و سوبین بهش گفت میتونه از داخل کمدش لباس برداره.
درست بعد بیرون رفتنش سوبین از اعماق قلبش لبخند زد.
دستی به صورتش کشید و چشماشو چند بار بازو بسته کرد...باورش هنوزم سخت بود...چون سوبین پسر بچه داخل بدنش هنوز باور نداشت تا همین چند دقیقه قبل چوی یونجون رو توی بغلش داشته.
سمت دیگه یونجون کنار کمد بزرگ لباس های سوبین ایستاده بود و عطر غلیظشو عمیق بو میکشید.
بین پوشیدن یکی از پیراهن های سوبین فقط با یه لباس زیر و یا پوشیدن هرچیز دیگه بجز این آیتم فیلم های سینمایی مونده بود.
ولی بد نمیشد اگه طوری رفتار میکرد که انگار کاراکتر یه سریاله عاشقانس...نه؟!
پیراهن سفید رو از توی چوب لباسی در اورد و از داخل کشو یه لباس زیر برداشت.
ESTÁS LEYENDO
"upside down👥️"
Fanfic"upside down" Writer:"Lony" Couple:"Soojun" Genre:"Romance"Smut"Dram"Angest" "از با من دوست میشی تا من یه نفرو دوبار نمیکنم🖤"