آهنگ چپتر:
Sledgehammer/Fifth HarmonyBe My Baby/Ariana Grande
Hands On Me/Ariana Grande
********
نفساش سنگینه و یکم متفاوت به نظر میرسه(دقت
کردین این هرچپتر به همه میگه متفاوتن؟-__-)
طرز نگاهش بهم عوض شدهقلبم محکم به سینم کوبیده میشه.به سختی میتونم کلماتو بگم:
_امم...ف-فور..چ-چی کار میکنی اینجا؟چی میخوای؟
به زور اینا رو میگم._درواقع دیگه یه خواسته نیست.یه نیازه.
صداش از همیشه عمیق تره و خیلی آروم حرف میزنه.با اضطراب میپرسم:
_به چی نیاز داری؟حلقه ی دستاشو دور کمرم تنگ تر میکنه و صورتشو به آرومی بهم نزدیک میکنه:
_توسرم سنگین شده و نمیتونم درست فکر کنم.قبل اینکه بتونم چیزی بگم به آرومی هولم میده و من از پشت رو تخت میفتم.
بدنش بالای بدنمه.اتاق تاریکه و یه سایه تاریک رو صورتش افتاده.واقعا نمیدونم چه اتفاقی داره میفته و اینکه منظورش چیه تا اینکه تیشرتشو درمیاره و پرتش میکنه گوشه اتاق.
زبونم بند اومده نمیتونم حرکت کنم و به زور نفس میکشم.کل مغزم به هیاهو و تکاپو افتاده ولی در عین حال کاملا خالیه.واقعا این اتفاق داره میفته؟و چرا داره اتفاق میفته؟
همه چیز اتاق غیر از اون از نظرم محو میشه.
همونطور که بدنش بالای منه شلوار جینشو هم درمیاره و میندازه کنار تیشرتش.من هنوز سرجام یخ زدم و حرکت نمیکنم و بهش نگاه میکنم که لباساشو درمیاره اونم همینطور ک لباساشو درمیاره به من زل زده.
_نوبت توعه.
اینو بهم میگه ولی نمیتونم تکون بخورم
_باشه.خودم کمکت میکنم.سرشو میبره تو گردنم و پوست گردنمو میمکه که باعث میشه یه گرماییو تو بدنم حس کنم.بالای شلوارکمو میگیره و از پام پایین میکشتش.
من حتی پایین کشیدن شلوارکمو متوجه نشدم تا وقتی که یه سرمایی بین پاهام حس کردم.به مکیدن پوست گردنم ادامه میده.قبلا چیزی مثه اینو حس نکردم.حس متفاوتیه(-__-همه چی متفاوته واسش)
نمیتونم فکرامو جمع کنمو حرف بزنم
از بین نفسام میگم:
_فور..من فک نکنم ک-که این ایده ی خوبیه.با گذاشتن یه انگشتش رو لبم ساکتم میکنه
_هانتر فقط یه شبه ما میتونیم هرکاری میخوایم بکنیم.
خیلی آرومو ریلکسه درحالی که قلبم و بدنم کاملا متضاد اونههضم کردن حرفش واسم یکم طول میکشه.چندلحظه طول میکشه تا بفهمم چی میگه(بس که دیرالنتقالی-__-دیر النتقال اختراع خودمهD:)
قبل اینکه بفهممو تیشرتمو برده بالا و داره درمیارتش.خوبه سوتین اسپرت تنمه(از همونا ک حالت نیم تنه داره)وگرنه سینه هام کاملا مشخص میشد.