آهنگ واسه این چپتر:
Heartbreak girl/5SOS(توصیف حال مت نسبت به هانتره خخخ)
************************************
_برو اونجا قایم شو و تا وقتی که میگم بیرون نیا
_نه.پس تو کجا قایم میشی؟جای کافی واسه قایم شدن تو نیست
با گریه اینو میگم نمیخوام اون آدم رقت انگیزی باشم که میره و قایم میشه
_هانتر برو اونجا قایم شو همین حالا.من چیزیم نمیشه.تا وقتی که میگم بیرون نیا باشه؟
_باشه
به چشمام نگاه میکنه(طرف دختره ها) و میگه:
_قول میدی؟
_آره قول میدم
اینو میگمو میرم توی کمد کوچیک قایم میشم
به زور تو این فضای کوچیک جا میشم اصن امکان نداره که اونم با من این تو جا شه
قلبم به شدت تند میزنه و قطره های عرق پیشونیمو پوشونده.بی صدا گریه میکنمو میلرزم
واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.سرم داره گیج میره و نمیتونم دقیق فکر کنم.میدونم اونم ترسیده.به سختی دنبال راهیه که ما رو از اینجا خلاص کنه
میتونم بگم که خیلی ترسیده و داره گریه میکنه چون صدای هق هق ضعیفیو ازش میشنوم
چرا من ازش دفاع نکنم؟چرا اون داره از من دفاع میکنه؟نمیتونم اجازه بدم اون خودشو واسه من به خطر بندازه.تا تصمیم میگیرم که از کمد بیام بیرونو راضیش کنم که اون به جا من بره تو کمد یهو در جلویی باز میشه و یکی وارد اتاق میشه
*************
به سرعت از خواب میپرم.پیشوتیم خیس عرق شده
قلبم هنوز به شکل عجیبی تند میزنه و نفس نفس میزنم.
جدیدا کابوسام خیلی زیاد شده.این کابوسا نمیزارن من استراحت کنم.ازشون متنفرم چون منو به روز حادثه میبرن و خاطراتو به طور واضح یادم میارن.
گوشیمو درمیارم تا ساعتو ببینم:شش و بیستو پنج دقیقه؛پنج دقیقه قبل اینکه ساعتم زنگ بزنه
بهتره الان از تختم پاشم به جای اینکه بخوابمو یه کابوس دیگه ببینم(تو پنج دقیقه میخوای بخوابی؟؟)
هنوز هوا تاریکه وقتی میرم داخل حموم.چرا؟درواقع هنوز تابستونه.آب گرم حس خیلی خوبی داره و مورمور بدنمو از بین میبره
شامپوم با بوی وانیلو برمیدارم و موهامو میشورم و فرق سرمو ماساژ میدم
وقتی حمومم تموم میشه موهامو شونه میزنم و دندونامو میشورم .
منوهیچوقت آرایش نمیکنم پوستم صافه و چشمام مشخصه پس فک کنم نیازی به آرایش ندارم(اعتماد به سقف-_-)
لباس میپوشم و میرم طبقه پایین تا صبحانه بخورم
پدرم رفته سرکار ولی خدا رو شکر یه مقدار صبحانه رو گاز گذاشته یه پنکیک و چندتا تخم مرغ
از یخچال آب پرتقال و سس قرمز برمیدارم فقط به اندازه یه لیوان آب پرتقال داریم
روی تخم مرغ سوخاری ها سس میزنم و رو پنکیکم
شربت ریختم
پدرم بهم میگه خیلی عجیبم که رو تخم مرغا سس میزنم ولی من اگه تخم مرغام روش پر از کچاپ نباشه نمیخورمشون
