تصمیم گرفتم از این قسمت به بعد چندتا آهنگ که به نظرم به اون چپتر میخوره رو بزارم:
1)A place in this world/Taylor Swift
(خیلی ربط نداره ها ولی چون تو آهنگ میگه من دختر تنهام که تو بارونو اینا دنبال راهم میگردم یه جورایی میخوره به این چپتر)
2)I would/One Direction(b khater i walk alone in the rain!!)
3)clean/Taylor Swift(inam b khatere the rain came pouring down:D)
.......
_چرا با اون حرف میزنی؟؟
به کسی که اینو گفت نگاه میکنم با فور روبرو میشم که به دیوار تکیه داده و یه فندکو خاموش روشن میکنه
نگاه پرسش آمیزی بهش میندازمو میپرسم:
_چرا اینو میپرسی؟؟
با حالت طعنه آمیزی میگه:
_کنجکاوی؟.....اصن اهمیت
_پس اگه اهمیت نداره چرا میپرسی؟؟
فندکو میزاره تو جیبیشو میگه:
_دیگه باهاش حرف نزن،اون مثه یه خبر بده میمونه
_نه که تو خودت این شکلی نیستی؟
تا اینو بهش میگم سرشو بالا میاره و به چشمام نگاه میکنه
_ببخشید.من فقط..
_فقط برو خونه تو هیچ کاری اینجا نداری
اینو میگه و برمیگرده و میره سمت در ورودی بار
منم برمیگردمو میرم سمت ماشینم،بارون همه جا رو احاطه کرده.یه لحظه برمیگردم سمت فور و بهش میگم:
_میدونی،بهتره اول خودتو چک کنی بعد دیگرانو
پشتش به سمت منه ولی یهو راه رفتنشو متوقف میکنه.سرجاش وایمسته.دستاشو مشت کرده و زده به کمرش موهاشم از بارون خیسه ولی بعد چندثانیه وایسادن شروع به حرکت به سمت بار میکنه بدون اینکه حرفی بزنه یا برگرده بهم نگاه کنه.
به آرومی برمیگردمو سمت ماشینم میرم.بارون از زمانی که از بار خارج شدم شدت گرفته.قطره های درشت بارون که به شدت میبارن لباسامو خیس میکنن(خو زودتر برو بشین تو ماشین دیگه دخترم-_-هی حرف میزنه)
سوار ماشین میشمو درو پشت سرم میبندم(نه تروخدا میخوای با در باز حرکت کن)
استارت ماشینو میزنم و موتور ماشین یه صدای قیژ قیژی میده ولی روشن نمیشه.خب خیلی عجیبه
چند بار سعی میکنم ولی دوباره ماشین روشن نمیشه
از ناامیدی به فرمون ضربه میزنم و صدا بوق ماشین بلند میشه.خب اوکی کارم اصن خوب نبود چون با صدا بوق ملت از بار ریختن بیرون و دارن بهم بد نگاه میکنن.
سعی میکنم ریلکس کنم و بعد دوباره امتحان میکنم .موتور مثه دفعه قبل یه صدایی میده ولی بازم روشن نمیشه.آهی از ناامیدی میکشم.
هیچ وقت این شکلی نمیشد این اولین باره و من الان نمیدونم دقیقا چه غلطی کنم
گوشیمو برمیدارمو شماره بابامو میگیرم ولی قبل زدن دکمه کال یکم مکث میکنم.اگه بابام بفهمه اومدم بار و بهش دروغ گفتم که بدبخت میشم.پس تو لیست شماره هام دنبال مت میگردم(مت همیشه در صحنه-_-)و بهش زنگ میزنم
