_فور تو اینجا....-
میپره وسط حرفم:
_خودت اینجا چه غلطی میکنی؟
مشخصا عصبانیه و من نمیدونم چرا
_اون احمق دیگه کیه؟
به سمت میز بیلیارد جایی که من و ریو بازی میکردیم اشاره میکنه.
ریو داره میزو اماده میکنه و منتظره تا برگردم.
_او-اون ریوه.
دوباره ازش میترسم.نحوه ی حرف زدنش منو میترسونه.
_و تو چرا با اون اینجایی؟
بی صبرانه ازم جواب میخواد.
درسته که الان واقعا ازش ترسیدم ولی نمیتونم بزارم که ترسم بروز پیدا کنه.پس دست به سینه وایمیستم و پوف میکشم و میگم:
_چون میتونم باشم.تو مشکلی داری؟
_بله که مشکل دارم هانتر.تو همین الان خونه ی من بودی و اونوقت الان با این عوضی اینجایی؟
دستاشو تو هوا تکون میده.وقتی به چشماش نگاه میکنم قرمزن.نه جوری که انگار گریه کرده باشه، جوری که انگار مواد کشیده؟(به به معتادم شد بچه:/)
_اینجوری در موردش صحبت نکن! و اینکه من نمیخواستم خونه تنها بمونم واسه همین ازش خواستم تا باهام بیاد بیرون.تو اصلا اونو نمیشناسی پس بس کن!
با درماندگی میگم.اون نمیتونه بهم بگه چی کار کنم یا نکنم.همین الانشم حس میکنم که دارم عصبانی میشم.
_اهمیتی نمیدم که نمیشناسمش! فقط میدونم که نباید دور و برش باشی، اخه فقط نگاهش کن!
عملا داره سرم داد میکشه، خوبه که صدای موسیقی بلنده وگرنه کل آدمای اینجا از جمله ریو صدای دعوامونو میشنیدن.
_آهان اونوقت با تو گشتن خوبه؟ من نمیدونم مشکلت با ریو چیه ولی تو حق نداری بگی من با کی میتونم بگردم یا نمیتونم.تو منو کنترل نمیکنی فور.حالا با اجازت باید برم تو دستشویی زنونه.
اینو میگم و از کنارش رد میشم ولی قبل اینکه بتونم وارد دستشویی بشم دستمو میگیره و برم میگردونه.
_هیچوقت اینجور از من رد نشو هانتر.
صداش سریعا به یه لحن آروم تغییر میکنه.
_تو چته؟ چرا اینجوری رفتار میکنی؟ چرا چشمات انقد قرمزه؟
سرشو برمیگردونه تا چشماشو نبینم ولی هنوز مچمو گرفته.همین چند ساعت پیش حس میکردم میشناسمش و الان حس میکنم هیچی ازش نمیدونم.اون همیشه عجیب و مشکوک رفتار میکنه.رفتاراش کم کم داره اذیتم میکنه.
_دلیلی نداره.
صداش دیگه عصبانی نیست، هیچ حسی تو صداش نیس.
_فور، من میخوام بتونم بهت اعتماد کنم.میخوام بیشتر در موردت بدونم.چرا تو هیچی بهم نمیگی؟
اگه چیزا رو بهم میگفت شاید انقد دمدمی نبود.
_تو نمیخوای منو بیشتر بشناسی هانتر، هیچکس نمیخواد.
_چرا، میدونی که من میخوام بیشتر بشناسمت.تو فقط یه دیوار بلند بین خودت و بقیه کشیدی که هیچکس شانسی (chonce:D )برای نفوذ بهش نداره.
