این یک سنت سالانه برای امگا های بالغ بود که دور هم جمع بشن و الفاها از بینشون انتخاب کنن، هیچکس انتظار نداشت الفا هری استایلز، فرمانده ی بزرگترین پک در کل کشور اونجا باشه.
هری استایلز هیچوقت تو هیچکدوم از این مراسم ها حضور نداشت، نمیخواست هم که باشه، بنظرش این ضروری نبود، اما وقتی که بتاهاش اینطوری فکر کردن، اون چاره ای جز شرکت نداشت.
بعد از گذشت اولین هیت*، مادر لویی فهمید که زمان شرکت کردن پسرش تو جمع امگاهای بالغه.
این رویای هر امگایی بود که یک الفای مرد و قوی پیدا کنه که ازش محافظت کنه و مراقب بچه هاشون باشه. اما چیزی که لویی نمیدونست این بود که بزرگترین و بدترین الفا قراره اون رو به عنوان جفت* خودش انتخاب کنه، و اون دقیقا یک زوج نمونه نیست.
*******
هیت (Heat): دوره ای مثل پریودیه برای امگاه ها که در این دوره نیاز شدیدی به ارضا شدن پیدا میکنن.
جفت: زوجی که الفا برای خودش انتخاب میکنه. یجورایی معنی همسر رو هم میده.
امیدوارم از خوندن این فن فیک لذت ببرید.
Love You All~ Behz
YOU ARE READING
The Alpha's Omega (Persian Translation)
Fanfictionکتاب اول - عاشق هیولایی مثل اون بودن باعث میشه تا به سلامت عقل خودت شک کنی. [Persian Translation] Original story by @shtyles