"اوه-هی!تو همون پسر دیروزه ای...هنری،درسته؟""هری،درواقع."
"اوه،آره!چجوری تونستم یه اسم به این باحالی رو فراموش کنم؟احمقم."
سکوت
"خب،من باید بگم که لباسای امروزت رو دوست دارم،هری!"
"باشه."
____
As always M💙
YOU ARE READING
Full Of Flaws 》L.S 》persian translation
Fanfictionهری ناامنه و لویی دوست داره که از مردم تعریف کنه.