"هی...چطوری؟"
"بهترم،ممنون."
"خب،حالا.بهم میگی که مشکل چیه؟"
سکوت
"هممم،باشه.باشه،پس.بسیارخب،نیازی نیست بهم بگی.من فقط میخوام که لبخند بزنی،آره؟"
"آره"
"باشه."
سکوت
"هی هری؟"
"بله؟"
"تو زیبایی."
"باشه."
●●●
As always M💙
YOU ARE READING
Full Of Flaws 》L.S 》persian translation
Fanfictionهری ناامنه و لویی دوست داره که از مردم تعریف کنه.