"فاک،فاک،فاک،فاک،فاک،فاک به زندگیم!"
"هی،چی شده،اچ؟"
"فاکینگ فاک!"
"هری؟"
"از خ-خودم خیلی متنفرم،فاک."
"هری....چرا گریه می کنی؟"
سکوت
"اچ،لطفا گریه نکن.چه شده؟چرا از خودت متنفری؟"
سکوت
"عزیزم؟"
سکوت
"باشه پس،فقط بدون که من اینجام."
●●●
As always M💙
YOU ARE READING
Full Of Flaws 》L.S 》persian translation
Fanfictionهری ناامنه و لویی دوست داره که از مردم تعریف کنه.