《بیست و ششمین تعریف》

769 155 101
                                    

"هی،بیب."

"هی،لو."

"مشکلی پیش اومده؟"

"هیچ-"

"اچ،میتونم ببینم که دستات دارن میلرزن و همینطور میتونم اخماتو ببینم،چی شده؟"

"فقط...اونا گفتن دستام زشت و بزرگن.اونا گفتن اگه...من به خودم مشت بزنم بعدش خون ریزی میکنم چون دستام خیلی بزرگن..."

"لاو،اونا-فاک،"اونا" چه آشغالایی هستن؟"

"ام.اونا...اونان.من نمیتونم-متاسفم.نه."

"هری،بیبی!نرو!فاک،متاسفم.مجبور نیستی بهم چیزی بگی،بیبی بوی.من عاشق دستاتم،خب؟اونا دوست داشتنین مثله تو."

"باشه."

"و ببین؟اونا مناسب دستای منن و خیلی عالی باهاش فیتن و این مهمه،باشه؟"

"من-...باشه."

●●●

تعطیلات اینجانب به صورت کاملا رسمی آغاز شده و زین بعد آپدیت ها منظم هستن.(منو این همه ادب:|)

پ.ن1:چند نفر zin روzayn خوندن:|؟

پ.ن2:

Take me down into your paradise
Don't be scared 'cause I'm your body type
Just something that we wanna try
'Cause you and I
We're cool for the summer

As always M💙

Full Of Flaws 》L.S 》persian translationWhere stories live. Discover now