"هی پامپکین."
"سلام ،لو."
"بهتری."
"مطمئنا."
"چی میکشی؟"
سکوت
"میتونم ببینمش؟"
"...نه."
"اوه،بسیارخب.مطمئنم دوست داشتنی شده به هرحال.دقیقا مثله تو."
"باشه."
●●●
BTW, as always M💙
YOU ARE READING
Full Of Flaws 》L.S 》persian translation
Fanfictionهری ناامنه و لویی دوست داره که از مردم تعریف کنه.