Chapter 11 - قاتل

153 20 16
                                    

من و آلتا دنبال پری رفتیم که داشت هری و لیامو سمت راهرو میبرد.
اونا طبقه ی پایین و سمت میز پذیرش میرفتن، جایی که مکار ریپرا ازش شروع شد.
یه چیزی بهم میگه ایندفعه هم قرار نیست خبرای خوبی بشنوم.

دو مرد که  لباس مشکی پوشیده بودن روی نیمکت رو به روی یه میز بزرگ نشستن. اونا وقتی پری رو دیدن از جاشون بلند شدن.
حتما زا طرف پلیس اومدن. یکیشون قد کوتاه و دیگری قد بلنده و عینک زده و یکمی چاقه. هردوشون با قصد و نیت نگاه میکنن.

"به نظر میرسه که ریپرا تنها کسایی نیست که میخوان مرگتو- ببخشید، کماتو حل کنن." آلتا گفت و با دقت به اون دو تا مرگ نگاه کرد.

"میشه فقط یه لحظه ساکت باشی؟" من درخواست کردم. اگه اونا اینجان تا درباره ی تصادفم بهشون بگن، پس این خیلی بهم کمک میکنه.

"باشه." آلتا گفت. "ببخشید."

"ظهر بخیر." اون مرد قد کوتاه گفت در حالی که دستشو جلوی لیام دراز میکرد.

"من وکیل واردن هستم و ایشون همکارم هستن، وکیل بارت." اونا به همدیگه دست دادن.

"ما برای تصادف آقای مالیک اینجاییم." اونیکی گفت.

"بعد از چند روز تحقیق کردن، ما بلاخره چیزی پیدا کردیم که بشه باهاش کار کرد. مطمئن نیستم قراره خوب باشه یا بد."

"اونا توی این هفته هیچی پیدا نکردن؟" با زمزمه به آلتا گفتم.

"چیزی نیست که راجبش بدونم." آلتا جواب داد.

"اساسا تو تمام هفته منو تماشا میکردی که روی تخت خوابیدم؟" من گفتم.

"به نوعی داشتم متقاعدت میکردم." آلتا گفت.

آلتا رو نادیده گرفتم و به وکیلا نگاه کردم.

"لطفا بگید کامیون و رانندشو پیدا کردین." هری گفت. "یه هفته برای پیدا کردن یه کامیون کافیه."

اونا توی هفته ی گذشته هیچ نشونه ای پیدا نکردن. با در نظر گرفتن اینکه من توسط قدرت زیادی کشته شدم، یک هفته نسبتا برای پیدا کردن شواهد وقت کمیه.

"ما بخاطر همین اومدیم." بارت گفت. اون تبلت مشکی ای که همراهش بود رو در آورد.

"توسط دوربین مدار بسته ای که توی جاده بود نما فیلمو گیر آوردیم و سعی کردیم شماره پلاکو پیدا کنیم. ولی همونطور که میدونید، نتونستیم ماشینی رو با همچین شماره پلاکی پیدا کنیم."

"برید سر اصل مطلب، ما میخوایم بیشتر بدونیم." لیام گفت.

بارت سرشو تکون داد ولی چشماشو از روی صفحه ی تبلت برنداشت. "ما یه ودیویه دیکه از یه نوجوون که توی فاصله  ی یک مایل از محل تصادف بود، گرفتیم. ما یه چیزی نسبتا...ناآشنا پیدا کردیم. فکر کنم باید خودتون ببینید."

A Dance With DeathWhere stories live. Discover now