Part 19

160 14 0
                                    


د.ا.ن تیلور:
سل که پیچوند رفت خونه جاس عشق و حال.
منم موندم تنهایی.
جالبی اینجا بود که برای اولین بار خوابم نمیومد.
رفتم سمت گوشم تا باهاش بازی کنم
یه نیم ساعتی داشتم بازی میکردم که یه پیام برام اومد.
اخخخجووون یکی هست باهاش بزرم(😐)
دیدم از طرف هریه عه
پوفففف😒
بازم از هیچی بهتره.
*هری: بیداری؟
تی: نه خوابم.
هری: تو هواب اس میدی؟
تی: عارع مشکلی داری؟
هری: عمرا. چه خبرا خوشگله؟
تی: هر خبری عم باشه به تو ربطی نداره قورباغه.
هری: دستت درد نکنه. به پسر جذابی مثه من میگی قورباغه.
تی: بنال چه کاری داشتی.
هری: میای بریم بیرون؟
تی: اوه تو الان منو به یه قرار دعوت کردی و جواب من خیره.
هری: لوس نشو.
تی: چون حوصلم ریدع باشه.
ادرس خونه رو براش فرستادم و رفتم حموم.
بعد اینکه اومدم بیرون یه شلوار مشکی و یه تیشرتم پوشیدم و نشستم جلوی اینه.
زنگ درو که هری زد از جام پریدم.
کارم تموم بود.
درو باز کردم.
کثافت جذاب یه تیپ عالی زده بود.
دیدم هری بهم زل زده منم به چشاش نگاه کردم.
نگاه هری رفت سمت لبام و منم به لبای اون نگاه کردم.
انگار یهو به خودمون اومدیم که جلوی در خونه من داریم به هم زل میزنیم.
هری: امم سلام.
تی: سلام.
رفتیم سمت ماشینش و درو برام باز کرد و منم نشستم.
بعدم خودش نشست و ماشینو روشن کرد.
تی: خب کجا میریم؟
هری: یه جا یه چی کوف کنیم.
تی: پایم.
توی ماشین نه من حرف زدم نه اون.
همش یاد لباش میافتادم(:/)
جلوی یه رستوران نگه داشت و پیاده شدیم.
رفتیم تو و روی یه میز سمت پنجره و گوشه نشستیم.
گارسون اومد و هری دوتا پیتزا سفارش داد.
تی: منو اوردی بیرون پیتزا بخوریم بعد بریم؟
هری: عاره. فردا میای پارتی؟
تی: من که جایی دعوت نشدم.
هری: هر جمعه یه نفر پارتی میگیره و همه رو دعوت میکنه حتی اون خرخونه جاستین. چون تازه واردی نمیدونی.
تی: نمیدونم. اگه سل بیاد منم میام.
هری: هرجور راحتی. تو که اینقد به سل وابسته ای چرا اون تنهایی رفته بیرون؟
تی: اون رفته خونه جاستین.
هری: نگو که شبم اونجاس😂😂😂
تی: نمیدونم.
گارسون پیتزاهامونو اورد و خفه شدیم.
غذامون که تموم شد رفتیم توی ماشین.
توی راه به سل اس دادم که ببینم پارتی میاد یا نه.
چون هری تمام حواسش تو گوشی بنده بود نگفتم که با هری اومدم بیرون.
بجاش یه چی دیه گفتم.
سلنا سری جواب داد که عاره میاد.
منم گوشیمو جم کردم.
رسیدیم دم خونه و من از ماشین پیاده شدم.
هری: پ فردا میای؟
ای: خودت که دیدی عاره.
هری: فعلا.
تی: بای.
رفتم توی خونه و لباسامو عوض کردم.
بعدشم خوابیدم.

-The EndWhere stories live. Discover now