Part 35

146 8 0
                                    


د.ا.ن سلنا:
(( اکیپ لیام اینا رو دیدم و رفتم سمتشون.
سل: های گایز. تی و هز و ندیدین؟
پسرا همه تک تک بهم جواب دادن.
لی: هز همین الان اومد و دنبال تی بود.
سل: زین کوش؟
لو: رفته با جیجی😈
سل: جوجو کو؟:(
لی: با عاری عه.
لو: سل تو چرا با این خرخونه میگردی؟
سل: دوس دارم.
جاس: دوس داره
با هم گفتیم و بعدش خندیدیم.))
بازرس: پ شما داشتید با دوستاتون میخندیدید وقتی به خانم سوییفت داشت تجاوز میشد.
اون احمق چرا نمیفهمه من نمیدونستم؟
سل: بعله. داشتم میگفتم😒
((سل: من میرم دنبال تیلور.
خداحافظی کردیم و رفتیم سمت کلاسی که تی داشت.
ولی اونجا هم نبود.
بعد دستشویی ها .
دیدم هری جلوی در دستشویی به دیوار تکیه داده بود.
هری: های سل. تو تی رو ندیدی؟
سل: منم دنبالشم.
اس ام اس و واسه تیلور فرستادم.
هری: فاک. من میرم توی موتور خونه رو ببینم.
جاس: اونجا چرا؟:/
هری: بچه های مدرسع اگه کسی رو بدزدن میبرن اونجا.))
بازرس: شک نکردی که هری اینارو از کجا میدونه؟
سل: نه اون چن سال بیشتر تو مدرسه بود و تجربه داشت پ عادی به نظر میومد که بدونه.
بازرس: ادامه بدین
(( سل: اوه.
ولی تیلور با کسی مشکل نداشت که بخوان اذیتش کنن.
اهان اون دختره کایلی.
سل: هز یه دختره یه بار تیلور گفتع بود که اگه به تو نزدیک شه براش بد تموم میشه. اسم دختره کایلی جنر بود.
هز: کایلی؟ اون جرأت نداره دست به چیزی که مال منه بزنه.
سل: نمیدونم‌.
جاستین: میتونیم دوربین ها رو چک کنیم
سومین اسو دادم.
هز: اونا نمیزارن کسی چکشون کنه.
جاس: اونا به من اجازه میدن.
هز: اوه تو رو یادم رفت.
جاس: بیا بریم دفتر مدیر.
رفتیم سمت دفتر مدیر.
جاستین رفت تو و من و هز موندیم بیرون.
هری به دیوار تکیه داد و منم زنگ زدم به تیلور.
چهارمین بار بود که داشتم زنگ میزدم که جاستین اومد بیرون.
رو صورتش اخم بود.
هز: چی شد؟
جاس: بهشون گفتم که از لاکرم دزدی شده اونا هم دوربین های راهرو رو وصل کردن تا من ببینم. وقتی داشتم نگاه میکردم تیلور و دیدم که داشت راه میرفت. اون پسر قلدور مدرسه ریک تیلور و بلند کرد و جلوی دهنش و گرفت. بعدم کایلی پشت اون دنبالشون رفت.
هری: من کایلی رو میکشم.
هری رفت سمت بیرون و منم دنبالش رفتم.
سل: کجا میری؟
هری: جایی که میرم به درد دخترا نمیخوره و تیلورم نباید اونجا بمونه.
اون از در پشتی مدرسه که هیچ نگهبان کوفتی ای نداره رفت بیرون.
جاس: بیا بریم کلاس.
جاستین شونه هامو گرفت و باهم رفتیم توی کلاس.))

د.ا.ن تیلور:
سم خودشو خالی کرد و اومد بیرون.
سری لباساشو پوشید و در و باز کرد.
سم: مکس لعنتی بیا نوبت تو عه.
تی: چی؟!
صدام اروم بود‌.
تمام جون بدنم خالی شده بود.
حتی نمیتونستم از جام بلند شم.
همه جام درد میکرد.
مکس اومد تو اتاق و درو قفل کرد.

-The EndWhere stories live. Discover now