35-Stay Away

3.2K 574 306
                                    

لیام با باز کردن در حموم ، پاهای خیسش رو روی سرامیک میزاره و بند حوله رو دورکمرش محکم میکنه .

بالاخره رنگ هارو از بدنش شسته و حس میکنه‌ پوستش از اون چسبناکی فاصله گرفته و میتونه نفس بکشه:

" زینی؟ "

با نشنیدن صدای زین ، آروم صداش میکنه و تازه متوجه میشه که اون پسر از شدت خستگی روی تخت به خواب رفته .

روی نیمی از صورتش رنگ آبی خشک شده و روی بعضی از تیکه های بالاتنه برهنش قطره های رنگ دیده میشن .

لباس و شلوار کاملا رنگیش پایین تخت افتادن و این نشون میده اون پسر واقعا خسته بوده!

لیام زیر لب میخنده و با قدم های بلند خودش رو به تخت میرسونه تا بتونه راحت تر اون صحنه رو نگاه کنه .

موهای مشکی زین که حالا رنگارنگ شدن روی بالشت سفید‌‌رنگ ، هارمونی بینظیری رو ایجاد کردن.

پلکهای بلندش روی صورتش سایه انداختن و بدن لاغر و ماهیچه ایش روی ملافه پیچ خورده .

سینش آروم بالا و پایین میشه و لیام با لذت نگاهش رو روی تک تک اون جوهرهای نقش بسته روی بدنش میچرخونه:

" چطور میتونی انقدر زیبا باشی ؟"

پسر بزرگتر آروم زمزمه میکنه و کنار تخت میشینه . حوله سفید رنگش باعث میشه یکم سردش بشه اما ترجیح میده اول زین رو بیدار کنه تا بره حموم و بعد لباس بپوشه:

" زینی ، این رنگا اذیتت میکنن . پاشو یه دوش بگیر بعد بخوابیم "

پسر آروم غر میزنه و سرش رو روی بالشت برمیگردونه که باعث میشه لُپش روی بالشت کشیده بشه و لبهاش درست روی پارچش قرار بگیرن:

" زین بیب "

لیام میخنده و آروم دستی روی سرشونه ی برهنه زین میکشه و بدنش رو تکون میده:

" بیدارم ... بیدارم "

زین بالاخره تسلیم میشه و به سختی روی تخت میشینه . با پلکهای بسته خمیازه میکشه و در همون حال با کشیدن‌ بدنش بی تعادل از جاش بلند میشه:

" حس میکنم همین الان خوابم برد "

لیام صدای بم و خواب آلود زین رو تحسین میکنه و لبخند کمرنگی روی لبهاش میشینه . بعد دستی به حوله کمرش میزنه و اون رو سفت میکنه :

" نه زی ، من نیم ساعتی هست رفتم حموم پس احتمالا نیم ساعته خوابیدی . برو حموم برات یه نوشیدنی میارم بعدش "

زین که هنوز حتی لای پلکهاش رو هم کامل باز نکرده  به سمت اتاقک حمام دستشویی راه میوفته و نگاه لیام سر میخوره روی باکسری که به تن داره .

از فکر کارهای صبح گوشه ی لبش رو گاز میگیره و در کمال تعجبش لبخند بزرگی روی لبهای قلوه ایش میشینه .

[ The Fault In Our Stars ➳ Z.M ]Where stories live. Discover now