31-You Are My Fave Sin

4K 636 555
                                    

زین آروم لبهاش رو از لبهای مرطوب و خیس لیام جدا میکنه تا بتونن کمی نفس بگیرن و رشته ی نازک آب بین لبهاشون کش میاد:

" باورم نمیشه ما اینکارو کردیم "

آروم زمزمه میکنه و سرش رو توی سینه ی لیام که در حال نفس نفس زدنه فرو میکنه .

لیام نفس عمیقی میکشه و دست بزرگش رو لای موهای مشکی و پریشون زین فرو میکنه .

زین نمیدونه چیکار کنه ، انگار واقعا نمیدونه باید چه حرکتی انجام بده .

به حرف قلبش گوش بده و انقدر لبهای لیام رو ببوسه تا زخم بشن و خودش سیراب از طعم لبهاش بشه ؟ یا به حرف مغزش گوش کنه و عقب بکشه ؟

اونقدر بدوئه و فرار کنه تا دیگه هیچ اثری ازش دیده نشه؟

لیام لرزش بدن زین رو زیر دستهاش حس میکنه . خودش هم حال و روز بهتری نداره انگار اون بوسه ممنوعه تموم انرژیشون رو فرو برده .

زین آروم از آغوش لیام عقب میکشه و پاهاش رو زمین میزاره . هردو نگاه کوتاهی بهم میکنن و آروم روی ساحل خیس و ماسه ای ولو میشن.

زین همینطور که زانوهاش رو در آغوش میکشه ، نگاهش رو به دریا میدوزه و سعی میکنه انتهاش رو پیدا کنه . لیام هم به تبعیت از اون نگاهش رو به دریا میدوزه اما سرش رو روی شونه ی زین میزاره.

صدای موج های دریا انگار کمی تپش های ناآروم قلبشون رو توی خودش فرو میبره و بهشون آرامش رو برمیگردونه:

" این گناهه لیام "

پسر کوچیکتر با صدای خشدارش میگه و نگاهش رو از انتهای موج های سهمگین نمیگیره . افکار دوباره به ذهنش حجوم اوردن . میتونه حس کنه دوباره اشکهاش در حال جوشیدنن و اگه سرش رو پایین بیاره روی گونه هاش میچکن:

"چی گناهه زین؟ اینکار؟ "

لیام که انگار خودش هم دست کمی از کلافه بودن زین نداره با خشونت میگه و با دست چونه ی زین رو به سمت خودش برمیگردونه . لبهای قلوه ایش رو محکم روی لبهای خشک زین میکوبونه و عمیق میبوستش ؛ چشمهای زین بسته میشه.

لیام عقب میکشه اما‌ چونه ی زین رو همچنان توی دستش نگه میداره:

" اگه گناهه چرا به من آرامش میده ؟ چرا تو طوری رفتار میکنی که انگار از طعم لبای من آرامش میگیری؟ "

زین پلکهاش رو باز میکنه و اینبار دوباره لیام میبوستش ؛ با خشونت کمتر .

پسر موقهوه ای برای بار دوم از روی لبهاش عقب میکشه و توی صورتش نفس نفس میزنه:

" اگه‌ گناهه ، پس چرا بین ما به وجود اومده ؟ مگه ما بردار نیستیم ؟ کدوم دوتا برادرن که تاحالا عاشق هم شدن ؟ "

حرفهای عصبانی لیام باعث میشه تا زین کنترل اشک هاش رو از دست بده و اونها دوباره گونش رو خیس کنن اما هنوز هم هیچ حرفی نمیزنه تا حرفهای لیام تموم شن.

[ The Fault In Our Stars ➳ Z.M ]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora