"the star of my heart"[cockles]

مقدمه

فلاش دوربين هاي عكاس ها و خبرنگار ها.
جيغ بلند دختر ها و پسر ها.
عكس ها و پوستر ها كه به سمتشون گرفته ميشه.

-جنسن هي...
-جرد...لطفا...ميشه اينو امضا كني؟
-ميشا...؟ميشا با من عكس ميگيري؟

بدن هاي هميشه روي فرم.
استايل هاي هميشه مرتب.
لبخند هاي بزرگ رو به دوربين.
بغل كردن يه فن در حال گريه.
نگاه كردن هاي كوتاه و معني دار به هم ديگه.
باديگارد هايي كه اجازه نميدن دست كسي به اون موجودات باارزش بخوره.
اونها گاهي اوقات با خشونت فن هاي نيمه ديوونه كه سمت اون بازيگر ها هجوم ميارن رو كنار ميزنن.
واقعا همه چي انقدر بي نقصه؟
همه چيز انقدر بدون اشكاله؟
اونها واقعا اونطور كه نشون ميدن خوشحالن يا اين فقط يه دروغ رو به دوربين هاي خبرنگار هاست؟
_______________________________
سلام
من اومدم با يه فيكشن كاكلس *-*
كاكلس شيپ ميكنيد؟
به نظرم خيلي با نمكن با هم =]
يه نكته:اين كتاب رو اگه فن سوپر نچرال هم نيستيد ولي كتاب هايي با محتواي پسر/پسر دوست داريد ميتونيد بخونيد.و اگه كسي رو ميشناسيد كه از اينطور كتاب ها دوست داره،كتاب رو بهش معرفي كنيد.ممنون =]❤️
خب بريم سراغ شخصيت ها(اصلي)
(مثلا نميدونيد كي ان،من دارم معرفي شون ميكنم باهاهاها)

-جنسن اكلس(به اون حلقه ازدواج توجه نكنيد لطفا =]]]]] )

-ميشا كالينز

-جرد پدلكي

آها و چند تا نكته ديگه:
١-من شايد يه سري اتفاقاتي كه افتاده رو متفاوت از اون چيزي كه هست بنويسم.مثلا نحوه آشنا شدن اين سه تا با هم و شايد چيزاي ديگه...پس هي نيايد بگيد اين كه اينطوري نبود،اين اين شكلي بود و از اين حرفا😂❤️

٢-اين يه حقيقته كه هيچكس درباره شخصيت واقعي يه سلبريتي نميدونه حتي اگه فكر كنه اون آدم رو به خوبي ميشناسه چون به چيزي كه دوربين ها بهش نشون دادن،بيشتر از بقيه دقت كرده...نه!اينطوري نيست.پس من نميتونم بگم اين داستان درباره شخصيت واقعي ميشا و جنسنه ولي ميتونم بگم درباره شخصيت ميشا و جنسنيه كه من دوست دارم باشن.=]

٣-داستان اين فيكشن،توي سال ٢٠٠٨ يعني از وقتي ميشا وارد خانواده سوپرنچرال شد اتفاق ميوفته.

٤-قسمت اول هم يا امشب يا فردا پابليش ميكنم

همين ديگه

اميدوارم دوست داشته باشيد داستان رو =]

-مري-