همه چیز ممکن است؛ناممکن ها فقط زمان بیشتری می برند!
- دن براون -
____________________________________
-هيچ ميدوني اون عوضي كي بود؟!
صداي بلند ناتر توي دفتر پيچيد.ميشا حالا توي دفتر ناتر بود.و اون مرد از عصبانيتي كه هيچ كنترلي روش نداشت،صورتش قرمز شده بود و رگ هاي گردنش بيرون زده بودن.
-يه فن؟
ميشا بل بيخيالي جواب داد.-كالينز!اون يه خبرنگار لعنتي بود!همه اون بازي ها رو انجام داده كه يه عكس ازت بگيره و بعدم اگه بهش پول نديم،اون رو پخش كنه.
ناتر گفت.-عكس...؟چه عكسي؟
ميشا پرسيد.-عكس از خودش و تو روي تخت.
صداي در اومد و يه زن با يه پاكت توي دستش وارد شد.
ناتر لبخند عصبي زد و به زن اشاره كرد:بفرماييد!اينم رسيد.
-قربان اينو يه فرد ناشناس...
ناتر سرشو تكون داد و باكلافگي گفت:آره آره ميدونم.فقط بدش به من و برو بيرون.
بعد،پاكت رو با عصبانيت از دست زن بيرون كشيد و زن هم بي معطلي رفت بيرون.ناتر در پاكت رو باز كرد و يه برگه A4 ازش بيرون آورد.
برگه رو گذاشت روي ميز،بين خودش و ميشا.
يه عكس سياه و سفيد بود.
ميشا به پشت خوابيده بود و سرش روي بالشش بود و تنها چيزي كه تمام بدن لخت ميشا رو نشون نميداد،ملحفه ايي بود كه روي قسمت پاييني بدنش افتاده بود.آرون هم كمي جلوتر از اون،بدون لباس خوابيده بود و داشت عكس ميگرفت.
ناتر عكس رو مچاله كرد،از جاش بلند شد و پرتش كرد روي زمين:عالي شد!عالي شد! انقدر براي اون پنلِ لعنتي خرج كردم و حالا بايد به خاطر يه عكس لعنتي ده هزار دلار به يه بچه بدم.
با كلافگي،كت اش رو داد كنار و كف دست هاش رو،گذاشت روي كمرش.
-پنل...؟!
ميشا پرسيد.ناتر دوباره يه لبخند بزرگ عصبي زد و برگشت سمت ميشا:اره درسته ميشا!فكر ميكني آدماي من انقدر بي عرضه ان كه نتونن امنيت يه پنل لعنتي رو مدريت كنن؟...كه دو تا بچه به راحتي سرشونو بندازن پايين و يه سنگ بزرگ با خودشون ببرن اينور و اونور؟
ميشا اخم كرد:اون...كار تو بود؟!براي چي؟!
-چون تو به اندازه كافي معروف نبودي!
ناتر با صداي بلند گفت.هنوز هم نميتونست عصبانيتش رو كنترل كنه و به نظر ميومد قصد اين كار رو هم نداشت.
YOU ARE READING
"the star of my heart"[cockles]
Fanfictionخوب گوش هات رو باز كن و ببين بهت چي ميگم...ميدوني معني اين قرارداد چيه؟معنيش اينه كه من تو رو خريدم،من صاحب تو ام...حالا تو هم بهتره به حرف صاحبت ات گوش كني،چون كالينز،تو هنوز عصبانيت منو نديدي! ______________________________________ فن سريال سوپرنچ...