گايز من واقعا واقعا واقعا عذر ميخوام...
من دارم ميرم سفر و احتمالا براي بيشتر از يك هفته نيستم :(
يعني اينترنت دارم ولي توي سفر نميشه واقعا نوشت و تمركز كرد.
و اين دو سه روزه هم قبل از سفر كلي كار انجام نداده دارم و تا يه روز قبل از اينكه برم،شديداً مشغولم.و راستش رو بخوايد،مغزم به استراحت نياز داره.
من حدوده يك ماهه كه بي وقفه دارم به داستان فكر ميكنم و مينويسمش پس...آره يه كم ميخوام استراحت كنم =]واقعا دلم نميخواست كه داستان رو جاي انقدر حساسش قطع كنم و چند روزي نباشم ولي يه كم بهم مهلت بديد.
اصلا هم نياز نيست كه نگران اين باشيد كه داستان رو ول ميكنم چون براي نوشتنش كاملا هيجان زده ام و به عنوان يه خواننده ميدونم كه ول شدن داستان چه حسي ميتونه داشته باشه.
و توي اين مدت بدون شك به داستان فكر ميكنم و حتي مينويسمش.
لاو يو عال❤️
-مري-
YOU ARE READING
"the star of my heart"[cockles]
Fanfictionخوب گوش هات رو باز كن و ببين بهت چي ميگم...ميدوني معني اين قرارداد چيه؟معنيش اينه كه من تو رو خريدم،من صاحب تو ام...حالا تو هم بهتره به حرف صاحبت ات گوش كني،چون كالينز،تو هنوز عصبانيت منو نديدي! ______________________________________ فن سريال سوپرنچ...