پارت سی و سوم

1.3K 204 88
                                    

لـویـی با حس گرمی پرتوی خورشید که از لای پرده روی صورتش افتاده بود بیدار شد. نور آفتاب چشم‌هاشو زد. بعد از چند ثانیه چشم‌هاش به روشنایی عادت کرد. دلش نمی‌خواست از تخت بیرون بیاد. بیدار شدن چه فایده‌ای داشت وقتی اونی که دلیل بیدار شدنش بود کنارش نبود!
پتو رو بیشتر روی خودش کشید.

کل دیشب داشت خواب هری رو می‌دید. دلش می‌خواست بخوابه چون تو خواب زمان زودتر می‌گذشت و کمتر نبود هری رو حس می‌کرد. خوابش نمی‌اومد فقط می‌خواست زمان رو بکشه، بخوابه تا ساعت فقط بگذره…
این یعنی خیلی تنها بود!

یادداشتی از پدرش کنار میز پیدا کرد که نوشته بود به ادارهء پلیس رفته و لازم نیست نگرانش بشه. دیشب انقدر خسته بود که از پدرش نپرسید چه اتفاقی براش افتاده که انقدر ناراحت به نظر میاد. بلند شد تا به آشپزخونه بره که تا وقتی ریچارد برمی‌گرده ناهار درست کنه.

جرد به خودش ادکلن زد و آمادهء رفتن شد. وقتی رسید ماشینش رو پارک کرد و به ساختمون با عظمت کمپانی نگاه کرد. به طبقهء پنجم رفت و وارد دفتر کار ایان شد. ایان از پشت میزش بلند شد و به استقبال جرد اومد و دعوتش کرد بشینه.
ایان پرسید:‹قهوه؟›

جرد:‹ممنون میل ندارم.›

ایان:‹خوشحالم که اومدی.›

جرد:‹مطمئنا این فرصت طلایی رو از دست نمی‌دادم.›

ایان:‹پس منتظرت نمی‌ذارم و یه راست میرم سر اصل مطلب. جدیدا روی یه پروژهء سینمایی بزرگ سرمایه گذاری کردم و خودم شخصا تهیه کنندگیش رو برعهده دارم. ژانر فیلم حماسی تاریخیه و فیلمنامهء قوی‌ای داره. وظیفهء کارگردانیش هم به عهدهء الیور استون ئه که خیلی صاحب نامه. با بازیگرهای بزرگی هم مثل آنجلینا جولی و آنتونی هاپکینز قرارداد بستیم.
خب نظرت چیه؟ تو قراره نقش یه فرماندهء جنگ رو بازی کنی.›

جرد:‹به نظر خیلی خوب میاد. فیلمبرداریش چه مدت طول می‌کشه؟›

ایان:‹از اونجا که یه ماجرای واقعی رو می‌خوایم به تصویر بکشیم و کمتر از جلوه‌های کامپیوتری استفاده میشه، حدودا سه ماه طول می‌کشه. البته روند ساخت فیلم طولانی تره و یک تا دو سال دیگه اکران میشه.›

صداش رو صاف کرد:‹فقط یه چیزی…›

جرد:‹چیه؟›

ایان:‹از اونجا که تو رو به عنوان یه بازیگر استریت می‌شناسن، مشکلی نداری که نقش یه ال‌جی‌بی‌تی رو بازی کنی؟›

جرد پوزخند زد:‹یه فرماندهء گی؟!›

ایان:‹درواقع دوجنسگرا…فکر کردم بهتره اول این موضوع رو باهات درمیون بذارم تا بعد از بستن قرارداد مشکلی پیش نیاد.›

جرد در واقع دوجنسگرا بود و از این نظر مشکلی نداشت، اما به جز برادر و پدرش هیچکس دیگه از این موضوع با خبر نبود. جرد نمی‌خواست مسائل شخصیش رو عمومی کنه و فقط با دوست دخترهاش در عموم ظاهر می‌شد. به همین خاطر طرفدارهاش فکر می‌کردن که اون استریته. این اولین باری بود که یه نقش ال‌جی‌بی‌تی بهش پیشنهاد می‌شد. اگه تو موقعیت دیگه‌ای بود ممکن بود نقش رو رد کنه اما الان خیلی به این پیشنهاد نیاز داشت.
بعد از کمی فکر گفت:‹مشکلی نیست، قبول می‌کنم.›

BodyguardWhere stories live. Discover now