[DOGGY LIFE !!!]

‌→part( ‾́ ◡ ‾́ )Twenty-one←

"این پارک جایی بود که برای اولی بار همو دیدیم..
(اون برگشت؟)
اره اما اونی نبود که من میشناختم
(تغییر کرده بود؟)
تغییر ؟ منو نخندون این بیشتر از یه تغییر ساده بود
اون..منو .. حتی خودشم فراموش کرده بود! "

+چطور بود؟

-اخرش باتم میمیره؟

+پس چی فکر کردی؟ این قراره یه فیک سد اند جنایی باشه‌

-گه گه میگم بیخیال این ژانر شو چرا داستان زندگی خودتو نمینویسی؟ فقط جای اسمامون اسم یه کاپل معروفی چیزی بزار

اهی از سر افسوس کشیدم : کی پا میشه یه فیک با اسم زندگی سگی بخونه؟

-همون احمقی که میاد فیک مزخرف عجیبت با اسم "من در جنایت" رو میخونه

+مرسی از حمایت فوق العادت و احترامت به خواننده هام بهترین دوست پسر دنیا

ییبو لبخند کجی زد و کاسه کورن فلکس نازنیمو ازم گرفت.

تهدیدش کردم : ییبو اگه همین الان اونو بر نگردونی باید با ابروت خداحافظی کنی

ییبو عقب پرید و کاسه رو روی سینک گرفت : هر گونه حرکت اضافه شما برابر است با ریخته شدن کورن فلکس عزیزتان در سینک

اگه این یه بازی بود الان کنار کاسه کورن فلکس برچسب " هشدار اخرین موجودی کورن فلکس تو کل این ماه " ظاهر میشد.

-اگه میخوای برش گردونم باید بوسم کنی

+گازت میگیرم

-منم بیشتر گازت میگیرم

+یه کاسه کورن فلکس شکلاتی و یه بوسه ؟ این معامله دو سر برده!

و بالافاصله بعد از گفتن حرفم با اغوا گری تمام اروم اروم بهش نزدیک شدم.

ییبو یکم دست پاچه شده بود : بچه ها ! اره.. بچه ها میبینن!

کنار گوشش زمزمه کردم : اونا فقط گربن ییبو
و بعد دستمو روی سینش گذاشتم و صورتمو به صورتش نزدیک کردم : هنوزم وقت هستا نمیخوای اون کاسه رو بهم برگردونی؟

ییبو مثل یه مجسمه فقط بهم نگاه میکرد خیلی دلم میخواد بدونم چی توی سرش میگذره.

اروم لب هامو رو لب های پف پفیش گذاشتم و یه بوسه کوتاه رو رقم زدم.

ییبو مثل پسر بچه ۱۵ ساله ای که برای اولین بار توسط کراشش بوسیده میشه کمی لرزید.
از سستیش استفاده کردم و کاسه رو گرفتم و موهاشو بهم ریختم : افرین پسر خوب

-تو زیر قولت زدی

+فقط بهت تخفیف دادم .نکنه میخوای گازتم بگیرم؟ در برابر همینشم خیلی ضعیف به نظر میرسیدی

و مثل باتم سریالی که دیشب دیدم یه چشمک ریز بهش زدم دارم درست پیش میرم نه؟

-از چنگ یاد گرفتی؟