→part( ˙꒳​˙ )six←

2K 477 121
                                    

یه روز فاکی دیگه.

بزارید از همین الان براتون مشخص کنم هدف من از زندگی نه پولدار شدنه نه دیدن همه انیمه های دنیا بزرگترین هدف من نفس کشیدنه!

و تقریبا "هیچکس" کمکم نکرد تا به هدفم برسم گاهی اوقات دلم میخواد خشک شم و همونجوری که هستم به افق زل بزنم و تا ابد نفس بکشم . زیبا نیست؟

هدف دومم اینه که تا ابد زیر پتو کنار شوفاژ زندگی کنم و یک خدمتکار شخصی داشته باشم که تابستونا منو از کنار شوفاژ بزاره جلوی کولر.

با زنگ خوردن گوشیم و ظاهر شدن اسم اشنایی لبخند زدم : تاهارو

تاهارو ساقی منه .ساقی مواد نه ! ساقی فن فیک اون تقریبا همه فن فیکا رو خونده و خیلی خوب تجزیه تحلیلشون میکنه و بهریناشو انتخاب میکنه .

در اصل اینجوریه که کافیه تا من هوس یه ژانر جدید بکنم و ۳ دقیقه بعد نزدیک به ۲۰ تا فایل با همین ژانر برام ارسال شده. دوست یعنی این مگه نه؟

گوشی رو برداشم :

+هی ژان! چیکارا میکنی؟ دلت برام تنگ نشده بود؟

خندیدم : مگه ممکنه دلم تنگ نشه بوزینه؟

+عاح چه خبرا؟ تونستی با ییبو کنار بیای؟

با به یاد اوردن عکسایی که تو کمپانی گرفتیم نالیدم : به زودی میفهمی که چقدر کنار اومدیممم..
ادامه دادم : ولی لعنتی پسر! این ییبو خوراک کرم ریختنه !

تاهارو خندید : موافق یه کرم ریختن فوق العاده خفن هستی؟

-هرچی باشه پایم.

+پس اوکیه تا نیم ساعت دیگه برات یه بسته میفرستم.

-باز چی خریدی که به دردت نمیخوره؟

+خواهی دید.

گوشی رو قطع کردم و شروع کردم به نالیدن .

+چته؟

ییبو با لحن متعجب گفت.

به کنایه گفتم : دوستم قراره اسباب بازی های جنسیشو بفرسته براتو.

+الان ناراحتی که نمیخواد بدتشون به تو؟

چرا انقدر تقصههه؟ لعنت بهش.

-نه تو فکر اینم که میخوای با فکر من باهاشون جق بزنی و باعث الوده شدن روح پاکم میشی.

+پاکککک؟ دروغ سال!

اخم کردم و زبونمو براش درارم : از تو که بهترم

+اره اونم عمه من بود که وقتی داشتم مارکش میکردم ناله کرد.

-این فقط یه واکنش طبیعی غیر ارادی بدنه.

با شنیدن زنگ در بحثمون تموم شد و رفتم تا بسته رو از پیک بگیرم . بعد از امضا کردن چند تا فرم برگشتم تو تا بسته رو برسی کنم.

[DOGGY LIFE !!!]Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang