ᴡʜᴏ ᴀʀᴇ ʏᴏᴜ

9.1K 1.6K 899
                                    

نظرتون درباره جانگ کوکی که بلوند کرده چیه؟ (:


- جانگ کوکی و ببخش..

و قبل از آنکه به پسرک فرصت دهد تا موقعیت را درک کند،
دستش را پشت سر او قرار داد و بی هیچ حرفی

لب های گرمش را بر روی لب های بی حرکت پسرک قرار داد.. )

-جانگ کوکی!
-جانگ کوکی!

با شنیدن صدای ضعیف امگا و واضح تر شدن دیدش به خودش آمد..
تمامش.. تمامش تصورات خودش بود؟؟

( سخن نویسنده: فکر کردید اول کاری میام کیس می ذارم براتون؟ آناناس )

با شنیدن دوباره ی صدای نگران پسرک کاملا به خودش آمد..
-جانگ کوکی حالت خوبه؟

نگاهی به مردمک لرزان چشمان سیاه رنگ پسر کوچک تر انداخت و لبخندی زوری زد- چیشده ته؟

تهیونگ نفس عمیقی کشید- گفتی ببخشمت و..ولی یهو ساکت شدی..

لب برچید و درحالی که با انگشتانش بازی می کرد زمزمه کرد- تـ..ترسیدم چیزیت شـ..شده باشه..

سکوت..
سکوت...
جانگ کوک لبخند کمرنگی زد و طی یک حرگت ناگهانی دست هایش را دور کمر امگا
حلقه کرد و اورا به آرامی بالا آورد..

تهیونگی هینی کشید و با گیجی و خجالت زمزمه کرد- جـ..جانگ کوکی چـ..چیکار می کنی؟

آلفا بوسه ای بر روی گونه های سرخ شده و گرم پسرک گذاشت-
بغلت می کنم، دوستش نداری؟

امگا صورتش را در سینه ی او مخفی کرد، از شرم او.. تنها به خود او پناه می برد-
چـ..چرا، دوستش دارم..

آلفا نیشخندی زد و دست هایش را محکم تر دور بدن ظریف او حلقه کرد-
پس از ناتوانی من جلو خودت لذت ببر

***

نفس عمیقی کشید و لبخند تلخی زد- و.. دوباره اینجام..

دختر لبخندی زد و درحالی که پمادی
زرد رنگ بر روی زخم کنار پیشانی دخترک می مالید زمزمه کرد-
می تونی همیشه رو من حساب کنی رزی..

امگا لبخندی زد- تو همیشه نسبت به من لطف زیادی داشتی دکتر کیم..

امگا لبخندی زد- تو همیشه نسبت به من لطف زیادی داشتی دکتر کیم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Don't Cry | KOOKVWhere stories live. Discover now