ᴋᴏᴏᴋᴠ

7.9K 1.4K 1.7K
                                    

سلام کیوتام،

پارت امروز قراره خیلی چیزا مشخص بشه،
پس صبور باشید و با دقت بخونیدش


-برای لمس کردن میتم از تو اجازه نمیگیرم جانگ کوک!

نفس در سینه ی جانگ کوک حبس شد و ناباور قدمی به عقب برداشت..

میت تهیونگ...
اعضا که تازه به آنها رسیده بودند اخمی کردند،
شوگا داد زد- ازش دور شو!

جیمین بی توجه به آنها نگاهی به چهره ی درهم امگایش
انداخت و انگشتش را نوازش وار بر روی گونه ی زخمی اش کشید

تهیونگ ناله ای کرد- بـ..بهم دست نزن..
جیمین ابرویی
بالا انداخت و خواست چیزی بگوید، اما با احساس رایحه ی
خشمگین آلفای خون خالص، سرش را بالا آورد،

و بالا آوردن سرش با برخورد مشت محکم جانگ کوک در صورتش یکی شد..

جنی از فرصت استفاده کرد و همراه با شوگا دست های جیمین را از دو طرف گرفتند..

جیمین نیشخندی زد و فرومون هایش را آزاد کرد- می خوای اذیت شه؟

آلفا نگاهی به چهره ی درهم امگا انداخت،
تهیونگ ناله ای
کرد و پای جانگ کوک را گرفت- جانگ کـ..کوکی..

آلفا مشت دیگری در شکمش کوبید-
فرومون هاتو کنترل کن !

جیسو ، جی هوپ و رزی به طرف تهیونگی که اشک می ریخت رفتند و
بلندش کردند، جیسو داد زد- تمومش کن جی!

جیمین قهقهه ای ‌زد- این حالتونو دوست دارم!
و این بار مشت
جنی بود که پر قدرت بر صورتش فرود آمد..

جی هوپ بغض کرد و تهیونگ را در آغوش کشید-
خدای من.. داره از حال میره!

رزی داد زد- اگه اون میتته پس چرا اذیتش میکنی؟؟ اون داره زجر می کشه!

جیمین نیشخندی زد- یه نوع سادیسم روانی در نظرش بگیر..

جانگ کوک می دانست با ازاد کردن فرومون هایش می تواند به
راحتی جیمین را در کنترل بگیرد، اما..

از طرفی افراد خودش هم آنجا بودند،
خصوصا رزی و تهیونگ..
پس دست انداخت و گلوی جیمین را فشرد-
می دونی که میتونم نابودت کنم..

جیمین لبخندی زد- تا وقتی اونو دوست داری.. نمی تونی!

تهیونگ ناله ی دیگری کرد که قلب جانگ کوک لرزید..
نفس نفس زدن های امگا در گوشش اکو می شدند..

جنی خواست مشت دیگری به او بزند،
اما با سوزش دوباره ی پهلویش، دستش شل شد و جیمین بی مکث اورا به عقب پرتاب کرد..

شوگا سعی کرد اورا بگیرد اما نتوانست..
رزی، تهیونگ را به جی هوپ و جیسو سپرد و سمت جنی دوید...

Don't Cry | KOOKVWo Geschichten leben. Entdecke jetzt