CHAPTER 15

1.4K 206 289
                                    

سوم شخص

جین:هی کوکی، تهیونگ چی گفت؟؟؟

این اولین سوالی بود که بعد از خوردن غذاشون و دور هم جمع شدنشون پرسیده شد

کوک:چرت و پرت

یونگ:جونگ کوک....

کوک:توروخدا گیر نده هیونگ....
من نمی فهمم فاز این چیه که هی میاد چرت و پرت بلغور میکنه و میره؟؟

یونگ:اون فقط دوستت داره و داره تلاش میکنه که به دستت بیاره

جین سرش رو به نشونه تایید تکون داد

جین:یونگی درست میگه، تهیونگ داره تمام سعیش رو میکنه تا بهت بفهمونه که جیمین رو نمیخواد و تو رو دوست داره.....

چیم:کی همچین چیزی گفته؟؟؟

پ.ن{باز پیداش شد}

با شنیده شدن صدای جیمین، یونگی و جین چشماشونو چرخوندن و جونگ کوک دستاش رو مشت کرد

کوک:بهتره از اینجا بریم

چیم:داری ازم فرار میکنی؟؟؟
ترسو شدی کوک....

جونگ کوک با عصبانیت بلند شد و جلوی جیمین ایستاد

کوک:دیگه هیچوقت اسم منو به اون زبون کثیفت نیار

جیمین خندید و دستاشو تو جیبای شلوارش فرو کرد

چیم:چیه؟؟؟
بهت برخورد؟؟؟
دوست نداری اسمت رو صدا بزنم؟؟؟

جونگ کوک پوزخندی زد و حرفای جیمین رو به خودش برگردوند

کوک:نه، آخه وقتی دهنت رو باز میکنی احساس میکنم بهم توهین شده.....

چیم:هه، چون جوابی نداری اینطوری حرف میزنی؟؟؟
خودت رو پشت دوستت قایم میکنی چون نمیتونی از خودت دفاع کنی....
تو واقعا بیچاره ای کوک....

پ.ن{اگه جرش بدم، منو نمی کشین که؟؟🥺🤔}

یونگ:بهتر نیست دهنت رو ببندی؟؟؟

چیم:من با کسی که معلوم نیست ننه باباش کین و خودش چیکارست و هرزه کیه کاری ندارم....
ببینم، اصلا وجودت از نظر جامعه تایید شده؟؟؟
یا نقش یه انگل رو داری؟؟؟
مطمئنی جات بین آدماست؟؟؟

پ.ن{بزارین جرررررررررش بدمممممممم}

جین:بهتره همین الان خفه شی جیمین وگرنه هرچی دیدی از چشم خودت دیدی....

چیم:توهم عوض شدی جین هیونگ؟؟؟
البته تو همیشه همین بودی.....
همیشه طرف جونگ کوک بودی و حالا که این پسره دوستشه، طرفداریش رو میکنی‌....
برات متاسفم که با همچین کسایی داری میگردی....

SCHOOL LOVERSWhere stories live. Discover now