Part 29

153 18 0
                                    

• jungkook pov:

• معذرت ميخوام جونگ كوك .. اما بايد بگم .. هوسوك با هر بدبختى كه شده شمارم رو پيدا كرده بود و بهم زنگ زد و گفت بهت يه پيام برسونم .. گفت كه بهت بگم اگر از سئول فرار كردى .. ديگه برنگرد سئول .. آسمون سئول ابريه ...
¥ ميا .. يعنى چى .. تهيو..نگ..

نفسم بالا نميومد . حتى فكرشم عذاب بود .. من ازش فرار كردم ولى حتى نميتونستم دركشم كنم كه .. نميتونم تحمل كنم نبودنش رو .. اما حالا چى؟ بايد بمونم اينجا تا كمتر از ١٢ ساعت ديگه برم فرانسه؟ شهر عشاق .. شهر عشاق رو براى خودم شهر غصه كنم؟ من نبايد همينجا مثه بدبختا بشينم و گريه كنم تهشم فقط به خودم بگم ياد و خاطرش زندس توى دلم.. من بايد برم خودم ببينم كه چى شده .. نميتونم به يه پيام مبهم تكيه كنم ..
¥ ميا .. ميا ميشنوى صدام رو ؟! در رو باز كن ميا من نميتونم همينجا بشينم ..

با صداى گوشيم حرفم رو قطع كردم .. هر چقدر كه توى ذهنم شهامت جمع كرده بودم با زنگاى تيموتى جاشون رو دادن به ترس مطلق .. قبلا از اينكه از ترس بميرم .. تلفن رو قطع كردم و سيمكارت موبايل رو دراوردم .
¥ ميا لطفا .. ببين من الان توى شرايط مناسبى ندارم .. لطفا دركم كن . من اگر برم فرانسه كار دست خودم ميدم پ..
• چيكار ميخواى كنى؟
¥ در رو باز كن بيا تو تا باهم حرف بزنيم..
ميا كليد رو توى در چرخوند رو اومد توى اتاق . روى تخت نشست اما توى چشام زل نميزد . اينكه چرا ايميلام رو خودم نميتونستم چك كنم .. موبايل قديميم رو بگيرم ... همه اينا برام يه علامت سئوال گنده بود ولى چه اهميتى داشتش؟ الان تنها چيزى كه توى فكرم همه چيز رو كنار ميزد برگشتن به سئول بود ..
¥ ببين ميا .. من بايد برگردم سئول خواهش ميكنم .. من تا عروسى تهيونگ فقط چند روز وقت دارم .. نه فاك مياااااا واييى ميا بدبخت شدم
• چيه جونگ كوك چت شدش يهو ..؟!
¥ ميا .. ميا  فردا دقيقا عروسى تهيونگه اينجورى كه باباش شرط گذاشته بود .. پاشو ميا كمكم كن .. اگر همين الان راه بيفتيم .. نزديك ١٥ ساعت توى هواپيماييم البته اگر پرواز مستقيم باشه .. ببين ما نميتونيم پرواز با توقف بگيريم چون ممكنه دير....
• آروم باش .. نفس عميق بكش . چجورى ميخواى اينكارا رو بكنى؟
¥ من يه حساب بانكى توى آمريكا دارم كه هيچكس ازش خبر نداره .. نه تيموتى نه فرانسيس .. تو برام لطفا از حساب خودت بليط بخر ... منتها الان چك كن اولين بليط براى سئول رو بگير .. ترجيحا مستقيم باشه .. من وقت ندارم توقف كنيم
• چرا همه فعلات اول شخص جمعه؟
¥ چون .. توهم باهام مياى .. نمياى؟؟
• يه نگا به تكستى كه تيموتى بهم داده بنداز..

گوشيش رو داد دستم ..

٪؜ سلام ميا .. لطفا اگر جونگ كوك رو ديدى بگو كه يه كارى نكن كه لارا و ويين و جسى هم برن پيش ويرجينا . تو وفاداريت رو به من حداقل ثابت كردى پس نگران نباش

Dancing on broken glass Onde histórias criam vida. Descubra agora