Part 26

126 17 2
                                    

• jungkook pov:
توى راهرو هاى كمپانى شنل قدمام رو سمت دفتر ويرجينا و فرانسيس مى كشيدم . حرفاى جيمين توى سرم مثه يه برنامه راديوى روانشناسى پخش ميشدش :
+ ببين جونگ كوك تهيونگ يك حقيقتيه توى زندگيت تو نميتونى دور بندازيش چون اون مخ كوفتيت دوسش داره چه برى  آمريكا چه برى فرانسه چه برى وسط آنگولا اون نميتونه فراموشش كنه ميفهمى كه؟ به نظرم حتى وقتى كه دوس پسر ديگه هم بگيرى نميتونى فراموشش كنى اين حقيقته .. بايد با اين درد زندگى كنى چون عشق تنها چيزيه كه تو نميتونى از گذشته ات پاك كنى .. تهيونگ همونه .. نميتونى ازش فرار كنى و برى كيلومتر ها دورتر چون اون همه جا همراهته ... اگر بخاطر تهيونگ دارى ميرى آمريكا و بعدش ميرى فرانسه ، خودت خوب ميدونى كه اگر برى شعبه مركزى امكان برگشتنت حتى به صفر هم ميرسه .. از اونجايى كه از ويرجينا شنيدم ميخواى ... يعنى اه اگه برى فرانسه مدل مشترك شنل و لويى ويتون ميشى .. پس صد درصد ميمونى تو فرانسه ... واقعا اگر دارى از ته ته فرار ميكنى .. بايد بگم خيلى خرى چون اون همه جا هست

يه ضربه به سر و فراموشى .. اين راه حله جيمينا؟

نفسم رو رها كردم و وارد دفتر ويرجينا شدم .
@ هى جونگ كوك شى
¥ اوه ويرجينا
@ خوبى؟؟ گرفته ميزنى؟؟ بخند پسر الان فوتوشات فستيوالته وقتشه  بدرخشى .. يادته  بهم چى گفتى؟
¥ اوهوم يادمه .. جورى بدرخشم كه براى لمس اين درخشش يكى براى داشتنم التماس كنه ..
@  خب همينه حالا هم برو بدرخش
¥ درباره آمريكا ..
@ ميخواى اگر الان رو مودش نيستى بعدا حرف بزنيم؟
¥ نه خوبم خوبم مشكلى نيست .. من ميخوام كه .. ميخوام كه برم آمريكا
@ واو ميدونى اگر فرانسيس بشنوه چقدر بال درميارهه واييى اين خيلى خبر خوبيه بعدشم فرانسه و اوف كوك ميشى ستاره جهانى بيبى بوى
¥ بيبى بوى؟ هرى..؟!
@ واقعا گاهى وقتا از دوست پسر داشتن پشيمونم ميكنين .. بعدشم هرى كره نيست رفته انگليس به مامان بزرگش سر بزنه پس چرا كه نه بيا بهترين استفاده رو كنيم
¥ اووو مثلا چيكار؟
@ مثلا .. اوم .. آهان .. نظرت چيه من و تو و جيمين و دوست پسر سكسيش باهم بريم بار؟ شبم تو مخ يه پسر رو بزن منم مخ يه پسر رو
¥ فكر نكنم پيشنهاد خوبى باشه
@ گمشو خيلى هم محشره فوق العاده اس
¥ آره اما نه تا وقتى كه آدماى دوس پسرت همه جا عين مور و ملخ ريختن
@ خوب و زيبا گفتى
¥ هميشه همينه . توى ون منتظرتم ويرجينا
@ اوه صبركن يه لحظه .. راسيتش حدس ميزدم كه با پيشنهاد آمريكا موافقت كنى پس ... فردا ساعت ٥ عصر پرواز داريم كه بتونى وسايلات رو هم جمع كنى
¥ باشه .. ممنونم ويرجينا..

~.~.~.~.~.~.~.
توى ون نشسته بوديم تا به لوكيشن فوتوشات بريم . ويرجينا با هرى پشت تلفن درگير بود و منم با جيمين :
+ كجايى دقيقا؟
¥ جيمين چند ساعت پيش بهت گفتم دارم ميرم كمپانى براى فوتوشات فستيوال الان تو ونم
+ هواسا كه اونجا نيست
¥ تازگيا عين اين دوس پسراى حساس رفتار ميكنى . جيمين شى من اصن گرايشم به اون نميخوره =| چى فكر كردى با خودت؟
+ خيلى چسب و كنه اس . تازشم اون روز كه هواسا رو به هوسوك گفتيم شب بهم گفتش كه بهتره ازش دورى كنى نه اون بلكه هر كى كه برات كاپ ميسازن مردم .
¥ نميسازن
+ هوى جونگ كوك يادت رفته ما خودمون بوديم كه براى جمع كردن مراسم تهيونگ از حواشى كاپلى استفاده كرديم
¥ تو جمعشون ميكنى
+ واييى چقدر زبون نفهم شدى من تلويزيون رو جمع كنم شبكه هاى مجازى رو چى؟
¥ براى تهيونگ ميكنى.. نميكنى؟!
+ خيلى رو مخى دختر ترشيده
¥ خودتى
+ هار هار من دوتا دوس پسر دارن همزمان
¥  يكى مفقود و ديگرى هورنى منظورت اينه؟
براى جلوگيرى از خشم اژدهاى جيمين با پوزخند صدادارى كه زدم گوشى رو قطع كردم ولى مطمئنا با اينكار تا صبح زنده نميموندم ..
فكرم بيشتر از قبل مشغول بود . تهيونگ يه قدم اومده بود جلو . نشونه خوبيه يا نه؟ اون من رو ... دوس داره؟ نداره؟ اه تف توى اين مسخره بازيا مخم رد داده ديگه . رفتنم به آمريكا كار درستيه؟ من دارم .. فرار ميكنم؟ تو چشم بقيه اينه . من از تهيونگ فرار ميكنم ... آخه اگر بمونم .. حتما بايد لباى اون رو روى لباى اون دختر وسط عروسيشون با لباس دامادى ببينم . اين دليل برات كافى نيست جونگ كوك؟

Dancing on broken glass Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang