𝖕𝖆𝖗𝖙 19

4.7K 311 144
                                    

جونگکوک پوزخندی زدو گفت: الان بهت میدم بیبی...قراره دیک باکره من سوراخ باکرتو به فاک بده..
جیمین : واووو....جونگکوک شی این حرفای بیشرمانه رو از کجا یاد گرفتی؟


جونگکوک با گیجی سرشو خاروند : فیلمایی که دیدم
جیمین پوزخندی زد و تا خواست چیزی بگه جونگکوک پرتش کرد روی تخت و به پشت برگردوندش
با یه حرکت شلوار باکسر از تنش بیرون کشید
انقدر حرکتش سریع بود که به محص این که به خودش اومد دید جونگکوک پهلوهاشو گرفته کمی به خودش نزدیک تر کرد
جونگکوک لب باسنشو از هم فاصله داد و به سوراخ صورتی رنگی که نبض میزد نگاه کرد




جونگکوک: این سوراخ داره میگه دیک منو میخواد جیمین شی....
جیمین بخاطر این که خصوصی ترین قسمت بدنشو اول بار بود به کسی نشون میده خجالت کشید و سرشو تو ملحفه تخت قایم کرد
جونگکوک جلو تر رفت و لیسی به اون سوراخ صورتیش زد و زبونشو تو سوراخ فرو کرد


جیمین با حس زبون نرم و خیس جونگکوک توی سوراخش قوسی به کمرش داد و جریان برق قویی از بدنش رد شد
جیمین: اممم..اههههه
جونگکوک پوزخندی به ری اکشنش زد و زبونشو بیرون کشید
دو تا از انگشتاشو سمت دهن جیمین برد گفت: خیسشون کن...میگن اگه خیسش نکنی دردت میگیره



جیمین خندید اما چیزی نگفت
شروع کرد به ساک زدن انگشتای جونگکوک انقدر با ولع میمکید که جونگکوک میتونستم با همون صحنه به کام برسه
بلاخره دستاشو از دهن جیمین بیرون کشید و روی ورودیش تنظیم کرد گفت: اماده ای بیبی؟
جیمین سری تکون داد و از ترس درد چنگی به ملحفه زیرش زد و چشماشو بست



با ورود اروم انگشتای کشیده جونگکوک به سوراخش اه کشداری کشید : اههههه...درد داره...اههه جونگکوکی...درش...اهههههههه...بیار
جونگکوک انگشت سوم هم واردش کردو گفت: میدونم...بیبی...ولی اگه اول دیکمو تو سوراخت میزاشت دیگه نمیتونستی راه بری..... هیشش بیبی عادت میکنی....


جیمین بین درد تشری بهش زد: مرسی که بجای نوازش بغل بوس دلایل منطقی برای دردم اوردی
خوب اون طبق فیلمایی که دیده بود پیش رفت و تا حالا موفق بود پس چرا جیمین غر میزد ؟
خودشو به گوشای جیمین رسوند و شروع کرد به مکیدن لاله گوششو
انگشتاشو قیچی وار توش حرکت میداد



با نوازش و بوسه های خیس جونگکوک حواس جیمین از درد پرت شده بود و تقریبا داشت لذت میبرد که جونگکوک انگشتاشو بیرون کشید و دیکشو رو ورودیه جیمین تنظیم کرد و بدون هیچ اطلاعی تا ته واردش شد که جیمین ناله جیغ مانندی کرد و باسنشو منقبض کرد
جیمین: اییی...جونگکوکی...اههههههه...درد داره...درش..بیار...وحشی قبلش یه چیزی میگفتی
جونگکوک: بیب...اهه..دیکم...له شد شل کن...حرکت نمیکنم



جونگکوک حرکتی نکرد تا جیمین  به دیک کینگ سایزش عادت کنه و گفت: اروم باش بیبی...نفس عمیق بکش...ریلکس باش....و اون باسن خوشگلتو منقبض نکن دیکم داره له میشه
جیمین مطیعانه به حرفاش گوش داد و انقابض رو از بین برد با حسی لذتی که بهش وارد شد گفت:اهههه.... حرکت کن ددی...‌



𝐥'𝐦 𝐭𝐡𝐞 𝐇𝐲𝐛𝐫𝐢𝐝 جیکوکWhere stories live. Discover now