7

27 4 2
                                    

1399/6/3
حقیقتا... باورم نمیشه دختر پلنگیمون حتی یک روز هم نتونست طاقت بیاره
چون دقیقا زنگ اول قبل از اومدن دختر چادری، زد رو شونم و گفت میای بشینی پیشم؟ این دوستمون خیلی یبسه تو میای پیشم؟
_یبس؟
+بیخیال. میای؟
_حتما ولی... ناراحت نشه؟
+نه بابا نمیشه بیا

اینطوری من دقیقا رفتم و نشستم آخرین نیمکت کلاس. خیلی دوس داشتم امتحانش کنم

How did we get hereDonde viven las historias. Descúbrelo ahora