|Chapter 5|

921 251 133
                                    


[ این قسمت : مرد عنکبوتی ]

_ همتون برین به جهنم!!

تقریبا نیم ساعت می‌شد که واندی به اضافه‌‌ی چندین دانش آموز دیگه داشتن به قیافه ی درهم هری، موهای ژولیده و لبای پف کردش می‌خندیدن و لویی از این قائله مستثنا نبود از اونجایی که حسابی دلش خنک شده بود.

_ باورم نمیشه که اینکارو کردی لویی..

نایل درحالی که به اون شکلات نعنایی که لو بهش داده بود نگاه می‌کرد، گفت و ذوق کرد اما پسر کوچیکتر فقط شونه ای بالا انداخت و لب زد.

+ بهرحال مجبور بودم.

بلافاصله بعد از گفتن این حرف نگاه شاکیش رو به هری که داشت با آستینِ لباسش، لب هاشو پاک می‌کرد، دوخت و چشم چرخوند. حالا که زنگ مدرسه به صدا در اومده بود و تعطیل شده بودن، پسر چشم یخی هم مجبور بود همراه اکیپ واندی از مدرسه خارج شه. هیچ خوشش نمیومد با اونا جایی بره اما هر دفعه که می‌خواست هری رو دک کنه به صورت مسخره ای هانا رو می‌دید که اون اطراف خوش و بش می‌کرد پس اون پسرخاله ی عوضیش با قیافه ی شیطانی برای لو ابرو بالا مینداخت که خوب می‌دونست معنیش چیه.

_ هنوز خواسته ی من مونده.
+ امکان نداره انجامش بدم
_ پس باید بی‌خیال واندی بشی!

زین با تخسی غرغر کرد و سمت دوچرخه‌ش رفت، لیام سری به نشونه ی تأسف تکون داد و درحالی که دستشو رو شونه ی لویی مینداخت شروع به حرف زدن کرد.

_ ببین گربه.. من ازت خوشم میاد و تا الانشم نشون دادی که چقدر با کفایتی پس بهتره اینقدر با زدی در نیفتی و این مرحله ی آخرم پاس کنی بره، بعدش ما هم در عوض یکاری برات انجام میدیم.

با آرامش توضیح داد و لو همون‌طور که کولشو محکم چسبیده بود، اخم گیجی تحویلش داد.

+ چکاری؟!
_ اینم جزو قوانین واندیه، اگه عضو جدید خواسته های اعضا رو انجام بده اونا هم در عوض خواسته هاش رو انجام میدن!

خب..
اگه اون واندی یه چیز خوب داشت اونم قوانین منصفانش بود که البته لویی شک داشت اینبار بتونه از پس خواسته ی زین که اون پشت با اخم و بینی چین خورده بهش نگاه می‌کرد، بربیاد ولی مثل اینکه باید شانسش رو امتحان می‌کرد.

+ ولی من خواسته ای ندارم..
_ اوه جدی؟!

وقتی خیلی ناگهانی هری جلو اومد -با هول دادنِ لیام جایگزینش شد- دستشو دور شونه ی اون پسر انداخت و سرشو به گردنش چسبوند، پرسید و باعث شد لو یه لحظه به خودش بلرزه.

حالا که لویی فکر می‌کرد

یه خواسته داشت

و اونم این بود که هری بره به جهنم و دست از سرش برداره، یعنی اگه خواسته ی زین رو انجام می‌داد اونوقت میتونست از واندی بخواد که شر پسرخالش رو کم کنند؟

Crush | L.SWhere stories live. Discover now