[ این قسمت : اعتراف به کراش ]
لویی برای اینکه هرچه زودتر خواستهش رو به گوش واندی برسونه هیجان داشت، اینکه دیگه مجبور نباشه هری و لمس های رو مخش رو تحمل کنه براش مثل یه هدیه ی بزرگ تو دنیا بود اما وقتی پا توی مدرسه گذاشت، به هرجا که سرک کشید خبری از واندی نبود جوری که دیگه داشت نگران میشد، یعنی اون پسرا آب شدن رفتن زیر زمین؟ یا اینکه میخواستن از زیر بار خواسته های کوکی شونه خالی کنند؟
+ یعنی اونا کجان؟!
درحالی که داشت موهاشو مرتب میکرد و گردنش رو میخاروند بین تمام کلاس ها و دانش آموزها رو گشت اما وقتی بازم اثری ازشون پیدا نکرد، آهی کشید و به لاکرش تکیه داد.
+ از اولش هم معلوم بود دروغ میگن!
به نیشخندهای اون پسرا تو خیالش چشم غره رفت و دست به سینه اخم کرد که با دیدنِ هانا که با لبخند درخشان و قدم های آروم از اون سمت سالن داشت نزدیک میشد، محوِ زیبایی هاش شد.
آب دهنش رو قورت داد و سعی کرد صاف بایسته اما حقیقتا هرچقدر اون دختر نزدیکتر میومد لویی هم بیشتر استرس میگرفت جوری که کف دستش عرق کرد و برگشت تا سرشو تو لاکرش پنهون کنه اما خب اینجوری فقط بیشتر احمق به نظر میرسید پس آهی کشید و زمانی که هانا با خنده ی آرومی از کنارش گذشت، لویی تعادلش رو از دست داد و کم مونده بود بیفته که با تکیه دادن به لاکرش جلوی این آبروریزی رو گرفت.
باد موهای کوتاه و زیبای دختر رو تکون میداد و طنین خنده هاش داشت تمام وجود لو رو در غرق در خوشی میکرد که با پیچیدن دختر تو سالن کناری و خارج شدنش از جلوی دیدِ پسرموفندقی باعث شد لو تازه بتونه نفس بکشه.
صاف تو جاش ایستاد و عرق خیالی پیشونیش رو پاک کرد، حق با هری بود اون پسر یجورایی با دیدن جنس مخالف بدجوری هول میکرد.
+ خدا رحم کرد..
خواست بچرخه بره که با دیدن زین که خیلی مرموز داشت پاورچین پاورچین سمتش میومد، شوکه شد.
_ از زدی به هرولد..از زدی به هرولد.. سوژه سمتِ کلاس موسیقی در حرکته.. نقشهی شمارهی دو رو اجرا کنید.
_ از هرولد به زدی.. دریافت شد!خب اونجا بود که دهن لویی از شوک باز موند. زین درحالی که بیسیم مشکی ای تو دستش گرفته و مثل جاسوسا راه میرفت با هری درحال هماهنگ کردن بود و سوال پیش میومد که اونجا چخبره؟!
+ هی داری چیکار میکنی؟!
وقتی زین از کنار لویی گذشت اون پسر تازه به خودش اومد و دنبالش کرد که باعث شد زین سمتش برگرده و با ابروی بالا رفته بهش نگاه کنه.
_ گربه؟ تو هنوز زندهای؟ فکر کردم هرولد اونقدری ازت کار کشیده که به اجدادت پیوستی!
YOU ARE READING
Crush | L.S
Teen Fiction[Completed] همه چی از یه کراش ساده شروع شد. جایی که هری پسرخالهی خبیثِ لوییه و میخواد بهش کمک کنه تا به کراشش برسه اما چی میشه اگه این وسط به جای رسوندنِ اون دو نفر به هم، خودش عاشق بشه؟! عنوان: کراش. وضعیت: اتمام یافته. ژانر : کمدی، دبیرستانی، ع...