Alef ♡ الـــ🌪ـــف [ Season1 ]

آشنایی بیشتر با چیول و چاتوی

سلام.
حس کردم چون این دو نفر وارد داستان شدن، اونایی که نمیشناختن از قبل ممکنه فکر کنن قراره مشکلی براشون پیش بیاد و متوجه روند داستان نشن.
البته که من گفتم اشکالی نداره ولی خب بتون حق میدم اگه وسواس گرفتین. در نتیجه میخوام کمکتون کنم.

اول اونایی که علاقه دارن بخونن داستان رو ولی تلگرام ندارن، این لینک سایت:
http://uplood.ir/jBiA
برید پی‌دی‌افش رو دانلود کنید بخونید.

ولی اونایی که کلا با خوندن پی‌دی‌اف مشکل دارن یا حوصله ندارن یا هر چی من یه سری توضیحات میدم.
چپتر آخر عکس چیول رو براتون به عنوان پوستر گذاشتم که قابل تصور باشه، اینم چاتوی:

این دو نفر کاراکترای اصلی دزد و دلقک بودن.
تو ورژن فن فیکیشن دزد و دلقک، نقش اصلی‌ها چانبک بودن، ولی از اونجایی که من تصمیم دارم همه‌ی کارامو وبتون (داستان تصویری) کنم بعد از نوشتنشون، پس زمینه ذهنم بجز اعضای اکسو، هر کاراکتر خودش یه چهره و شخصیت تفکیک شده داره که وجود خارجی نداره و ساخته‌ی ذهن منه.

این عکس‌هایی هم که ازشون گذاشتم مال وبتونه. اون یکی هم که به نظر واقعی میاد تو یه سایت درست کردم. (یه سایت هست که میتونی چهره‌ی کاراکترای توی ذهنتو یا یچیزی شبیهشون رو بسازی)

وبتون دزد و دلقک احتمالا شهریور تو پیج اینستا شروع به آپ شه. (شاید اینجا هم گذاشتم. معلوم نیست.)

خلاصه داستانش(حاوی اسپویل اتفاقات مهم):

به طور کلی ماجرا این بوده که چیول یه عضو مافیاست. با اینکه سنش خیلی پایینه تو گروهشون خیلی معروفه. بخاطر اینکه تو بچگی مادرش رهاش میکنه و اون از دست ناپدری‌اش فرار میکنه و مافیا میگیرنش و اونجا بزرگ میشه. و یه سری وسواس داره که هویتش تو ماموریت‌ها لو نره. مثلا کسی ثداشو تشخیص نده و چهره‌شو نبینه. بر این اساس چندتا عادت داره:

۱) حرف نمیزنه و وانمود میکنه لاله.
۲) معمولا یه سوییشرت کلاه دار تنشه که چهره‌شو قایم میکنه.

و یه قانون تو کارش داره اونم اینه که هرکار میکنه فقط مرتکب قتل نمیشه!

و کلا موندن چیول تو اون مافیا از روی اجباره و خودش آدمیه که از ریسک و هیجان و دردسر فرار میکنه همیشه.
یبار که تصمیم گرفته بعد از یکی از معاملاتشون فرار کنه، یه دلقک (چاتوی) شاهد عملیاتشون میشه.
(اینکه چطوری شاهد میشه رو شرح نمیدم چون جزئیات زیاد داره)
و توی همون معامله هم گروهی‌های چیول چند نفرو میکشن.
چیول هم اون دلقکو بیهوش میکنه و اسلحه میزاره دستش و کنار جنازه‌ها رهاش میکنه که قتل بیوفته گردنش.
و خودش بعد اون عملیات فرار میکنه.

حالا پلیس فکر میکنه اون دلقکه قاتله ولی قبل دستگیریش اون به هوش میاد و فرار میکنه.
و تحت تعقیب قرار میگیره‌. اون دلقکم برای اثبات بی‌گناهیش سعی میکنه این گروه مافیا رو پیدا کنه و ازشون مدرک به دست بیاره و...

از یه طرف دیگه وقتی چیول فرار میکنه رئیس اون گروه مافیا میوفته دنبالش تا برش گردونه.
(یه سری مسائل خانوادگی این وسط هست که رئیس اون گروهه در واقع پدر حقیقی چیوله و خود چیول نمیدونسته)

و چیول که میبینه نمیتونه از دست اینا خلاص بشه و دنبالشن تصمیم میگیره بره به اون دلقکه کمک کنه که گروه رو نابود کنن..

حالا این وسط کلی اتفاق میوفته و این دو نفر اولش تصادفا بهم کمک میکنن ولی بعدش تیم میشن و آخر قصه به این نتیجه میرسن که از راه قانونی نمیتونن خیلی به جایی برسن یا اگه هم بتونن هویت خودشون هم تو کشور فاش میشه (چون این وسط چندتا از اعضای مافیا رو میکشن و خبرش پخش میشه و مردم شروع میکنن اسطوره سازی که آره دزد و دلقک قهرمانن و میخوان همه آدم بدا رو بکشن😂ولی نمیدونن این دزد و دلقک کین!)

بعد مجبور میشن برای اینکه هویت خودشون مخفی بمونه و درگیر دردسرای قانون هم نشن و اون باند رو هم منحل کنن یه نقشه میچینن که جزئیاتش رو نمیگم ولی در انتها اعضای مهم اون مافیا رو تو یه ساختمون جمع میکنن و منفجرش میکنن.
مرگ خودشون رو هم جعل میکنن (یعنی وانمود میکنن خودشون هم تو ساختمون بودن و بدنشون سوخته و هویتشون قابل تشخیص نیس)

و همه‌ی این اتفاقات مال سال ۲۰۱۸ بوده.
از اون به بعد همه‌ی مردم بر این باور بودن که دزد و دلقک مردن تا اینکه الیوت (لوهان/بکهیون) تو الف اومد و پرونده‌های مربوط به اون مافیا رو چک کرد.
و رد چیول رو گرفت و ادامه‌ی ماجرا...

و در آخر یه سوال میپرسم که امیدوارم تنبلی نکنید و جوابم بدید:

از اینکه یجورایی داستانا تلفیق شدن، و کاراکترای اونا اینجا هم هستن، چه حسی دارید؟