ج🐚مثلِ《جیم زدنِ دو نفره》🌑hh

333 86 38
                                    

دستای سهون روی میز ستون شده بود و به سمت جلو خم شده بود.
از بالای چشم با نگاه تیزی به حرکات خونسرد لوهان  نگاه میکرد.

اینکه چطور به راحتی روی صندلیش لم داده و یک پاشو روی تکیه‌گاه صندلی کنارش گذاشته و پای دیگه‌اش رو هم روی اون یکی انداخته.

ماگ نسکافه رو روی شکمش تکیه داده. با دست چپ دسته‌ی ماگ رو گرفته و انگشت دست راستشو روی لبه‌‌ی ماگ میچرخونه.

-اگه برای گوشی همراهت شنود نذاشته باشن چی؟

لوهان با بیخیالی ابروهاشو بالا داد. نگاهشو از مایع گرم توی ماگش گرفت و با حالت کسلی سرشو کمی کج کرد. نگاه بی‌حسی به چشمای سهون انداخت.

-نقشه خراب میشه.

سهون با حرص خنده‌ی هیستریکی کرد.

-فقط همینو میتونی بگی؟

لوهان به چهره‌ی برافروخته‌ی سهون خندید. خندیدن در اون لحظه از نظر سهون درست مثل مست کردن وسط بندبازی بود. همونقدر احمقانه و خطرناک...

چند لحظه بعد پسر کوتاه‌تر در حالی که هنوز لبخندی به لب داشت با لحن پر تفریحی لب زد:

-انگار حسابی عقلتو از دست دادی وکیل اوه.

داشت از بازی کردن با اعصاب آدم صبوری که صبرش طاق شده بود، لذت میبرد.
پاهاش رو از روی صندلی پایین انداخت و صاف نشست‌. ماگش رو روی میز گذاشت و مستقیما تو چشمای سهون زل زد.

-ما میریم دنبال تلفن عمومی چون حدس میزنیم تلفن من شنود داشته باشه. حالا ما با همین فرضیه یه نقشه داریم. و اگر حدسمون اشتباه باشه نقشه خراب میشه. به سادگی برمیگردیم سر جامون و تو با تلفن من تماس میگیری با دوست پلیست.

گره‌ی ابروهای سهون شل شد. با خودش فکر کرد که چرا مسئله‌ای که اینقدر ساده از زبون لوهان بیان شده بود، توی ذهنش اونقدر پیچیده بود؟

پلکاشو بهم فشرد و نفسشو آزاد کرد.
توی ذهنش به خودش حق داد که بعد از این همه سال دیدن لوهان تو این وضعیت تونسته بهش حس بی‌اعتمادی بده و کلافه‌اش کنه.

با حالت آروم شده‌ای گفت:

-خیلی خب. بیا یبار دیگه مرور کنیم.

لوهان سر تکون داد و نسکافه‌اش رو سر کشید. ماگش رو روی میز کوبید و با پشت آستینش لبهاشو خشک کرد.

با لحن سردی شروع کرد به توضیح دادن:

-اول من با یه لباسی که چهره‌ام مشخص نباشه میرم بیرون. اونا هم که مواظب خونه‌ان من رو میبینن.

[پسر جوون با هیجان صداش رو بالا برد:

-رئیس رئیس یکی اومد بیرون‌.

Alef ♡ الـــ🌪ـــف [ Season1 ]Where stories live. Discover now