_ باور کن خوبی! تمومش کن!
با بی حوصلگی غر زد و چشم غره وحشتناکی از تو آیینه به جنی رفت.
باورش نمیشد بهش گفته ساعت شش حاضر تو اتاقش باشه تا خانم تازه همون موقع از حمام خارج شه و منتظر نگهش داره تا آماده شه._ حرص نخور. بهرحال سوبینم حاضر نیست.
_ اینقدر با تو گشته تاثیر بد روش گذاشتی..
_ دلشم بخواد من روش تاثیر بذارم.
_ اونو نمیدونم ولی قطعا پدر مادری که دو دهه روی تربیتش وقت گذاشتن اصلا دلشون نمیخواد!
_ میگی من بی ادبم؟
ترجیح داد عوض جواب دادن با قیافه دیوثی شونه بالا بندازه و جنی رو مجبور کنه تظاهر به عصبی شدنش رو تشدید کنه.
_ نه تربیت داری نه خانوادگی شدی!
به حالت دختر خندید و از رو تختش بلند شد.
_ خب پرنسس.. آماده شدید تشریف ببریم؟
جنی با حرکت سرش تایید کرد و باعث شد جونگکوک سرش رو پایین بندازه و با عجله سمت در بره.
_ خیلی خوشحالم که روت کراش ندارم!
با صدای بلند گفت و دست رو هوا خشک شدشو پایین آورد. پشت سر جونگکوک سریع از اتاق خارج شد و دیدش که داره سرشو با ریتم خاصی تکون میده
_ تو عاشقمی کیم جنی.
_ به دیکمی!
_ چون نداری؟
جنی با خنده خودشو به پسر سرخوش رسوند و بازوشو گرفت
_ میدونی چرا تا حالا لهت نکردم؟
_ چون من دوستتم؟
_ نه چون جونگکوکی..
_ عاشقت شدم...
کل مسیر تا سالن اجتماعات رو حتی با یک قدم در سکوت طی نکردن و این طبیعی بود. یجورایی بین بقیه دوقلو شناخته میشدن و این همش بخاطر این بود که همیشه خدا با هم بودن. و شوخی ها و تو سر و کله هم زدن های پی در پی یکم بین اطرافیان بولدشون کرده بود.
بین راه جنی تک کوتاهی به سوبین زده بود تا متوجهش کنه به اتاقش رسیدن و منتظرن تا با هم به سخنرانی مسخره قبل تعطیلات برسن.با رسیدن به سالن، جونگکوک آروم در رو باز کرد و سرک کشید
_ شروع نشده..
با ناگهانی در سکوت فرو رفتن سالن و بلند شدن صدای مسئولش، بینیشو جمع کرد و خندید
_ شروع شد.
جنی بدنشو کنار زد و دستشو کشید تا پشت سرش وارد شه. سه تاشون پشت هم آروم خودشونو به ردیف صندلی ها رسوندن و تقریبا تو ردیف های وسطی جا برای نشستن پیدا کردن
_ چرا حق انتخاب ندارم تا برم اون ته و بخوابم؟
_ چون زمانی که شما صرف کردی تا حاضر شی رو، بقیه اینجا صرف درست کردن جای خواب کردن.

ŞİMDİ OKUDUĞUN
Weird Star
Hayran Kurgu_ اونا میبرنت دیوونه خونه.. + مگه کسی باورش هم میشه؟ _ نه.. ولی میبرنت چون ذهنت خلاقیت عجیب و وحشتناکی از خودش نشون میده.. + من فقط میخوام تعریفش کنم.. _ بکن.. منم تاییدت میکنم. دیوونه خونه تنوع خوبیه