* kook *
.
" جانگکوکا...کمکم کن! "صدای گرفته و خش داری که به هیچ وجه آشنا نبود ، اما جانگکوک با دیدن چهره شکسته و نیازمند پسری که ازش درخواست کمک کرد ، انگار توی کوره زغال سنگ فرو رفته بود .
گرمش بود ، ولی این گرما از مسابقه چند دقیقه پیشش نبود ، با دیدن اون پسر ، با دیدن تهیونگ این گرمای ذوب کننده به سراغش اومده بود!
نگاهش به مردی که به زور بدن بی جون تهیونگ رو نگه داشته بود افتاد و زبونش رو روی لبش کشید
- خب مثل اینکه تو گزینه دوم رو انتخاب کردی مرتیکه لجن...تو پات رو گذاشتی روی نرو من!
مرد که با چهره ای متعجب به نیشخند ترسناک جانگکوک خیره بود ، حتی نتونست سرعتی که جانگکوک مشت های خونی و زخمی اش رو به صورتش میکوبه تشخیص بده!
و فاک! چقدر مگه میتونست دست های اون پسر سنگین و تیز باشه؟! مرد منحرف حتی نمیتونست حدس بزنه که با چه کسی درگیر شده ، جانگکوک بدون اینکه اجازه بده مرد منحرف بتونه کوچک ترین حرکتی بکنه با زانو های تیزش لگدی به شکم مرد زد و از پخش شدن خون کثیف دهن مرد روی بلیزش پوزخند صدا داری زد .
مرد منحرف رو به شدت به کاشی های طوسی رنگ هل داد ، صدای ترک خوردن کاشی ها باعث لذت جانگکوک میشد .
- من جای تو بودم دیگه هیچوقت توی این کلاب پیدام نمیشد مردک آشغال!
روی زانوی راستش جلوی مرد خم شد و با بلیز چروک مرد دستای خونیش رو پاک کرد ، نیم نگاهی به تهیونگ که گوشه ای کز کرده بود و با چشم های نیمه باز بهش خیره شده بود انداخت .
-میخواستی بهش تجاوز کنی؟! گمون نمیکنم زن و بچه نداشته باشی ، اونا از گوه کاریات خبر دارن؟!
مرد درحالی که با ترس به خون سرازیر از لب و دهنش نگاه میکرد سریع دست هاشو توی هوا تکون داد و با چهره ترسیده اش به جانگکوک گفت :
-من دیگه کاریش ندارم! با...باور کن!
جانگکوک پوزخند زد و دستشو توی جیب مرد فرو برد ، مرد از ترس کمی خودشو عقب کشید و باعث رضایت جانگکوک شد
-هوم بذار ببینم ، خوبه خوبه ، فقط یه احمق پول نقد با خودش میاره تو کلابی که میخواد مست کنه!
با دوتا انگشت هاش سر مرد رو فشار داد
-و تو یه احمقی! خیلی دلم میخواد گوشیت رو بگیرم به زنت زنگ بزنم ولی...
به تهیونگی که حالا بیهوش افتاده بود اشاره کرد و شونه هاشو تکون داد ، چشم هاشو گرد کرد و با خنده ترسناکی به مرد گفت :
-باید از اون ممنون باشی! فعلا اون بیشتر به کمکم احتیاج داره تا زنت! ولی مطمئن باش یه روز زنت میفهمه و آخ...میدونی چیه؟! زنا ضعفشون قدرتشونه...شاید مثل من نتونه بزنه دهنت رو سرویس کنه ولی با همون قدرت زنونه خودش میتونه کاری کنه که صدبار آرزوی مرگ کنی!
![](https://img.wattpad.com/cover/279877747-288-k906142.jpg)
KAMU SEDANG MEMBACA
Lips on your skin|Kookv
Acak[] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخو...