* Tae *
بنفش...بنفش...
بنفش؟!تهیونگ منتظر سیاهی بود ، اما اینبار با رنگ بنفش چشم هاشو باز کرده بود ، روی آرنجش تکیه داد و اطرافش رو برانداز کرد ، یه اتاق با نور بنفش و دیوار های پوشیده شده از طرح های مختلف تتو ، همه چیز عادی به نظر میومد بجز کسی که روی مبل چرم مشکی گوشه اتاق بود
تهیونگ نفسشو توی سینه حبس کرد.
-جانگکوک...؟!
پسر مو مشکی با شنیده شدن صداش چشم هاشو ریز باز کرد ، لباشو روی هم فشار داد و دستی توی موهاش کشید ، ژاکتشو کنار زد و تکیه اش رو از مبل گرفت .
- بالاخره چشم هاتو باز کردی ، فکر میکردم قراره تا یه هفته همینجا بخوابی!
تهیونگ گوشه لبشو گاز ریزی گرفت و روی تخت تتو نشست ، با یادآوری شب قبل آهی کشید و به پاهاش خیره شد .
-تو...نجاتم دادی...
جانگکوک خنده تمسخر آمیزی کرد .
-اره میبینی؟! من تو رو نجات دادم درحالی که تو برادر بی گناه منو انداختی زندان...تنها برادر منو!
تهیونگ از اینکه جانگکوک بحث گذشته رو وسط کشیده بود غافلگیر نشد ، درواقع انتظارشو داشت به محض اینکه جانگکوک زبونشو بچرخونه بحث گذشته رو وسط بکشه.
-جانگکوک...من متاسفام ولی...
-ولی؟! بازم میخوای داستان همیشگیتو ببافی؟!
جانگکوک عصبی دستاشو تکون داد
-هنوزم از رو نرفتی؟! هنوزم میخوای بگی برادر من گناهکار بوده؟!
تهیونگ بخاطر خالی بودن معده اش ضعف داشت ، ترجیح میداد درباره گذشته با جانگکوک بحث نکنه اما انگار جانگکوک هنوزم بدون صبر بود.
-باز سکوت کردی؟ بازم فقط میخوای بگی برادر من گناهکار بوده؟!
تهیونگ به سوزش معده اش بی توجهی کرد و به چشم های درشت و براق جانگکوک زل زد
-اره! عدالت تنها چیزیه که من ازش نمیگذرم! من با مدرک ثابت کردم برادرت گناهکار بوده و حالا هم داره مجازاتشو میکشه!
بعد از بی پروایی تهیونگ ، جانگکوک کنترلش رو از دست داد و بلند شد ، مشتش رو قبل از اینکه نزدیک تهیونگ بره عقب کشید و با چشم های به خون نشسته توی فاصله چند سانتی به چهره ترسیده تهیونگ خیره شد ، تهیونگ چشم هاشو پایین انداخت و کمی خودشو روی تخت عقب تر کشید تا از جانگکوک دورتر بشه .
جانگکوک سعی کرد نفس هاشو تنظیم کنه و بعد عقب رفت ، به لرزش دست های پسر رو به روش نگاه کرد و خودشو لعنت فرستاد .
YOU ARE READING
Lips on your skin|Kookv
Random[] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخو...