* jimin *
میتونست بگه که خوشحاله!
از اینکه تمام اون ماجراهای دردناک رو پشت سرش گذاشته بود و تونسته بود شیش ماه تمام با یونگی هیونگش تنها باشه ، واقعا خوشحال بود!توی بالکن جانگکوک نشسته بود و پاهاش رو از میون نرده ها آویزون کرده بود ، خورشید تابستون حسابی برای جیمین لذت بخش بود .
- نارنجی یا سبز؟!
با صدای یونگی نگاهشو از شهر زیر پاهاش گرفت و به دوتا بستنی یخی توی دست یونگی خیره شد
- سبز!
یونگی کنار جیمین نشست و مثل پسر کوچکتر پاهاش رو از نرده ها آویزون کرد ، در سکوت کنار هم بستنی های تابستونه اشون رو لیس میزدن که بازهم سوال های عجیب جیمین شروع شد
- پس اگه یه زن و مرد اون کارایی که دیشب فیلمشو نشونم دادی انجام بدن بچه ها به وجود میان؟!
و یونگی برای بار هزارم مادر جیمین رو لعنت کرد که به پسرش این چیز هارو یاد نداده بود!
یونگی لبخندی زد و سرشو به نشونه مثبت تکون داد- درسته جیمینا ، وقتی یه زن و مرد بهم عشق میورزن بچه دار میشن
جیمین توی فکر فرو رفت و با ریختن گوشه ای از بستنی اش روی رون سفید و توپرش یونگی چشم هاشو چرخی داد و به بازی پسر کوچکتر زد
- بستنیتو بخور! داره آب میشه جیمینی
اما با سوال یک دفعه ای جیمین زبونش توی دهنش قفل شد
- مامان من عاشق جین بود...پس-
-نه!
یونگی باز عصبی شده بود
- گفتم نباید اسم اون مرتیکه رو بیاری!
جیمین به سرعت لبش رو گاز گرفت و نگاهش رو چرخوند ، هربار که اسم جین روی زبونش جاری میشد یونگی به شدت عصبی میشد و سرش داد میکشید .
جیمین دوست داشت توی همچین شرایطی که یونگی هیونگش از دستش عصبانی میشه زیر گریه بزنه اما یونگی بهش یاد داده بود که نباید سر هرچیزی اشک بریزه و اگه اینکارو بکنه یعنی یونگی هیونگش رو دوست نداره!
جیمین اشک های توی چشمش رو با انگشت پاک کرد و سعی کرد همونطور که هیونگش میخواست قوی باشه و سر هرچیزی گریه نکنه .
شیش ماه از شب نمایش سوکجین میگذشت ، بعد از اون شب تقریبا همه چیز بهتر شده بود!
تقریبا .روسای بنگتن دستگیر شده بودن ، مسابقات مرگ متوقف شدن و سوکجین مُرده بود!
بعد از اون شب جیمین چندین بار با پارک نیم توی زندان ملاقات کرده بود و تقریبا همه سالم بودن!
ESTÁS LEYENDO
Lips on your skin|Kookv
De Todo[] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخو...