*jimin*
با به صدا در اومدن زنگ در ، جیمین پرید و به در خیره شد!
وقتی که بیدار شده بود و یونگی هیونگش رو پیدا نکرده بود حسابی از تنهایی ترسیده بود ، نمیدونست یونگی هیونگش کجاست .
با عجله سمت در رفت و با تصور اینکه پشت در قراره چهره آشنای هیونگ مهربونش رو ببینه ، لبخندی پت و پهنی زد و دستگیره رو پایین کشید
-یونگی هیو...
اما با دیدن مرد مقابلش ، حرفش توی دهنش خشک شد .
- پرنس من ، دلت برام تنگ شده بود؟!
جین لبخندی زد و کمی گردنشو چرخوند
-میتونم وارد شم پرنس جیمین؟!
جیمین لباشو روی هم فشار داد ، جعبه ای که توی دست جین بود ، بوی تعفن میداد و حال جیمین رو بهم میزد ، با ترس کنار رفت و جین با قدم های استوار و کفش براقش قدم به داخل گذاشت .
جیمین با ترس در رو بست و همونجا تکیه کرد ، جین جعبه بدبو رو روی میز وسط گذاشت و با لبخندی به اطراف خونه نگاه کرد و دستشو باز کرد ، جوری که انگار مالک همهچیز باشه!
-هدیه ات رو نمیخوای باز کنی پرنس؟!
جیمین با قدم های ریز به سمت میز رفت و به جعبه بدبو خیره شد
-هدیه؟!
جین سرشو تکون داد ، لبخند از روی صورتش پاک نمیشد
-بله جیمین زیبای من!
جیمین با اکراه دست به سمت اون جعبه برد ، آروم در جعبه رو باز کرد و با دیدن داخلش جیغ بنفشی کشید .
این نمیتونست واقعی باشه...نمیتونست..
موجودی که حالا دیگه ناشناخته بود توی اون جعبه قرار داشت ، تشخیص اون موجود بدبو و سیاهرنگ دشوار بود
-نمیخوای به لونا سلام کنی پرنس من؟!
جیمین با چشم های اشکی سرش رو بالا آورد و به مرد بد ذات رو به رو اش خیره شد
- وقتی که آسفالت داغ روش ریخته شد میتونستم صدای جیغ هاش رو بشنوم...
طوری که انگار ناراضی باشه چهره اش رو در هم کشید
-ولی حیف شد...چند ثانیه بیشتر نتونستم اون صدای لذت بخش رو بشنوم! اون گربه احمق خیلی ضعیف و کم طاقت بود!
جیمین درحالی که هقهق هاش تمان فضای ساختمون رو پر کرده بود و با آستینش اشک هاش رو پاک میکرد ، زنم در به صدا در اومد .
جین با اخم به سمت در برگشت ، با نفرت تمام رُبان آبی رنگ رو از روی جعبه کند و زیر مبل پنهان کرد ، قبل از اینکه سمت در بره چونه جیمین رو محکم توی انگشت هاش گرفت و درحالی که دندون هاشو بهم فشار میداد غرید
YOU ARE READING
Lips on your skin|Kookv
Random[] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخو...