🔖 قسمت مسابقه جانگکوک رو با آهنگ Mic drop گوش کنین مزه میده ^-^ 🔖
*suga*
-نترس خیلی خب؟!
جیمین سرشو تکون داد ، یونگی هنوزم مردد بود که جیمین رو تنها بذاره و به مسابقه جانگکوک بره .
-یونگی هیونگ...
یونگی با لحن مظلوم جیمین روی تخت کنار جیمین نشست و لبخند زد
-چیه جیمینا؟!
جیمین با آستین های لباسش بازی میکرد
-تو...تو برمیگردی درسته؟!
یونگی آهی کشید و جیمین رو توی بغلش گرفت ، موهاش بوی شامپو سیب ترش یونگی رو می‌داد .
-چرا برنگردم؟! فقط یه شب میرم مسابقه جانگکوک هیونگ و بعدش سریع برمیگردم پیش جیمینی...!
جیمین که از رفتن یونگی و تنها موندن میترسید سرش رو تکون داد
-میترسم...
یونگی جیمین رو محکم تر توی بغلش فشار داد ، اینکه جیمین رو تنها توی خونه میذاشت اصلا احساس خوبی نداشت ، ولی نمیتونشت توی این شب مهم جانگکوک رو تنها بذاره! پای مرگ و زندگی اون پسر وسط بود .
-برمیگردم! باور کن برمیگردم و تنهات نمیذارم!
جیمنی با آستین هاش اشک هاشو پاک کرد
-جیمینی...تنهایی میترسه...
یونگی آهی کشید
-وقتایی که اومات نبود چجوری تنهایی رو سر میکردی؟!
جیمین سری تکون داد و با لحن کیوتی گفت :
-با جین!
-جین؟!
-گربه ام...
یونگی ابرویی بالا انداخت ، گربه؟!
و بعد نیشخند بزرگی روی لب هاش نقش بست ، بهترین ایده ای که میتونست داشته باشه!
- جانگکوک و تهیونگ خونه ان ، تا من برمیگردم تنها نیستی
یونگی بلند شد و گوشی و کیف پولش رو از میز کنار تخت برداشت و موهای جیمین رو بهم ریخت
-زود بر میگردم!
یونگی از خونه بیرون زد و لبخندی گوشه لبش بود ، چند وقت پیش یکی از دوست هاش نزدیکی آپارتمان یونگی مغازه جدیدی باز کرده بود ، مغازه ای که قشنگ راست کار یونگی بود!
در مغازه رو هل داد و واردش شد ، صدای پارس توله سگ های کوچولو و پر زدن و خوندن پرنده ها توی گوش یونگی پیچید
-یونگیا!!
-هی جکسون!
جکسون دوست قدیمی یونگی بود ، باهم دست دادن و خوش و بش کردن ، درواقع جکسون تنها دوست یونگی بود که عضو باشگاه بنگتن نبود.
YOU ARE READING
Lips on your skin|Kookv
Random[] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخو...
