❁Seventeen❁

9K 1.2K 572
                                    

*suga*

چطور میشد جیمین کاری کنه که یونگی عشقو به باشگاه و حتی اسکیت از دست بده؟!
اینکه دیگه تماس های چانیول و بکهیون رو رد کنه و بخواد تمام وقتش رو با اون مارشملوی شیطون بگذرونه؟

جیمین نوک استخر نشسته بود و مثل بچه گربه هایی که از آب میترسن هی نوک انگشت های پاش رو وارد آب میکرد و سریع در میاورد .

یونگی با لبخند سمت جیمین رفت و سرش رو روی شونه های اون پسر گذاشت ، بوی سیب ترش موهای جیمین حسابی بینی یونگی رو قلقلک میداد .

- آه جیمینا...

-یونگی هیونگ! تو میتونی بری توی این گودال آب؟!

یونگی حرف جیمین رو اصلاح کرد

-استخر جیمینا ، هوم اره شنا بلدم

جیمین لب و لوچه اش آویزون شد

-من بلد نیستم!

و بعد سرش رو سمت یونگی برگردوند

-یونگی هیونگ یادم میده؟!

یونگی چشم هاشو درهم کشید و هوم بلندی گفت که صدای جین از پشت باعث شد جفتشون برگردن ، یونگی سریع سرشو از شونه پسرک برداشت .

-پس اینجایید...

-ظهرتون بخیر سوکجین هیونگ

جین سری با اخم برای یونگی تکون داد و سمت جیمین رفت

-حالت خوبه جیمین؟! چیزی لازم داری؟!

جیمین سرشو تکون داد

جین لبخندشو از جیمین گرفت و سمت یونگی برگشت ، با اخمی سمت اون پسر گفت :

-دکتر جیمین امروز داشته بهش مسائلی رو یاد میداده اما وقتی خواسته معاینه اش کنه جیمین حرف عجیبی زده!

جیمین آروم پشت یونگی رفت و بلیز پسر رو توی انگشت هاش‌ گرفت ، یونگی اخمی کرد

-جیمین چی گفته؟!

جین پوزخندی زد و گفت :

-فقط یونگی هیونگم میتونه به عضو خصوصی من دست بزنه؟!

و بعد ابرویی بالا انداخت و منتظر به یونگی خیره شد ، یونگی آهی کشید و چشم هاشو توی کاسه چرخوند ، جین قدمی جلو گذاشت و انگشتش رو تهدید وارانه روی سینه یونگی کوبید

- فقط کافیه یکبار دیگه از اون بچه سوء استفاده کنی مین یونگی! تنها دلیلی که همین الان باهات کاری ندارم اینه که جیمین اینجاست...

یونگی اخم هاشو درهم کشید ، مردی که حالا رو به روش بود هیچ شباهتی به سوکجین هیونگی که می‌شناخت نبود!

Lips on your skin|KookvWhere stories live. Discover now