🍀Jealous baby (Changlix)

510 32 0
                                    

🍀اسم: بیبی حسود
🍀ژانر:رمانتیک، فلاف
🍀کاپل: چانگلیکس

با نشستنش روی پاهام و حلقه کردن دستاش دور گردم نگاهمو از کتابم گرفتم و بهش نگاه کردم

_بیبی چرا اخم کردی؟!
با تعجب پرسیدم که با ناراحتی جواب داد:
+بین! از دیروز که اومدی خونه به این کتابه چسبیدی و به من محل نمیدی... چرا بیشتر از من دوسش داری؟!
همراه با جمله آخرش مشت آرومی به سینم کوبید..

آروم خندیدم و کتابو کنارم روی مبل گذاشتم..
_کی گفته این کتاب مسخره رو بیشتر دوست دارم؟! فقط بهش اهمیت میدم چون برای ترفیع گرفتن به اطلاعت رومخش نیاز دارم..

دستمو روی موهای رنگ شدش کشیدم..سرشو روی شونم گذاشت و آروم لب زد:
+بازم نباید به بیبی قشنگت بی توجهی کنه آقای سئو
_چشم.. دیگه به بیبی بوی حسودم بی توجهی نمیکنم..

لبخند زنان گفتم و بغلش کردم... همونطور که توی بغلم بود از جام بلند شدم و سمت اتاقمون رفتم:
_چطوره با یه شام خوشمزه توی رستوران مورد علاقت از دلت در بیارم؟!

لبخند گنده ای زد:
+عالیههههه ولی بعدش باید بریم شهربازی

روی تخت گذاشتمش وکنارش نشستم :
_اوکی.. اونجا هم میبرمت بیبی قشنگم..

از جاش بلند شد و سمت کمد رفت:
+لباستم با خودم ست میکنم
_امشب هر چی بیبیم بگه انجام میدم

+خوبه.. پس تا پشیمونت نکنم امشبو تموم نمیکنم
با چشما و لحن شیطونش گفت وخنده مثلا شیطانی کرد..

لباسای مورد نظرشو رو به روم گرفت :
+بپوش که میخوام کاری کنم که دیگه بهم بی محلی نکنی
لباشو آروم بوسیدم وگونه نرمشو نوازش کردم..
_باشه بیبی شیطون

One Shot 👑 Stray Kids   Where stories live. Discover now