ᯓ 19: Mochi has news?

949 173 10
                                    


- پس این دوتا عوضی احمق کجان؟

-عزیزم انقدر خودت رو عصبانی نکن، بالاخره پیداشون می‌شه. خونه‌ی اون دوست چشم بادومی‌ات اینجاست، یادت که نرفته!

صدای ظریف دوست دخترش کنار گوشش پخش شد و دست‌هاش رو روی شونه‌هاش حس کرد.

- جسیکا، بهت گفتم شوگا رو این‌طوری صدا نکن، اون بهترین رفیقمه. اینکه متفاوته دلیل نمی‌شه تو این جوری دربارش حرف بزنی.

دختر ریز ریز خندید و شروع به ماساژ دادن ماهیچه‌های شونه‌ی مک کرد‌.

-خیله خب باشه، لطفا ناراحت نشو. من فقط عادت کردم اینجوری صداش کنم، همه همین طورین!

- اما اون به خاطر همین تبعیض‌هایی که همه قائل شدن انقد سرد و بی‌اعصاب شده. اگه از دید اون به خودمون نگاه کنیم ماهم بلوندهای چشم رنگی‌ گنده‌ای هستیم که فقط بلدیم پوستمون رو برنزه کنیم.

ابروهای دختر بالا پریدن و ناخودآگاه به تعداد دفعاتی که برای آفتاب گرفتن و برنزه کردن پوستش به ساحل رفته بود و زیر آفتاب دراز کشیده بود فکر کرد.

- اوه، تعریف جالبی از خودمون داشتی.

و ریز خندید. مک توی گاراژ کنار جسیکا احساس آرامش می‌کرد. این برای عاشق بودن و لذت بردن از زندگی کافی بود، نبود؟

-جِس، من فکر می‌کنم یونگی احساساتی نسبت به جی هوپ داره.

-بر چه اساسی؟

مک شونه‌هاش رو بالا انداخت و دست‌های دختر هم باهاشون به بالا حرکت کردن. درحالی که حالت متفکری به خودش گرفته بود و برمیگشت تا به دوست دخترش نگاه کنه گفت:

-آه، تو باید ببینیش. یکی از نوتلاهای ارزشمند من رو داد به اون! می‌فهمی، نوتلاااا!

جسیکا اخمی کرد و بعد از کوبیدن مشتی به بازوی مک گفت:

- کمتر به فکر شکمت باش، دارم حس می‌کنم من رو به نوتلا می‌فروشی!

- نه! تو عشق منی، من هرگز تو رو با نوتلا عوض نمی‌کنم. هرچند اگه فرصتش گیرم بیاد دلم می‌خواد جفتتون رو همزمان داشته باشم. دلم می‌خواد مزه نوتلا بدی، وقتی زبونمو روی سینه هات...

- خفه شو مک همین دیشب کلی باهم کیف کردیم! نمی‌دونستم انقدر حشری هستی، وگرنه دوست دخترت نمی‌شدم.

دختر خواست از روی کاناپه بلند شه که دست مک دور کمرش نشست و اون رو روی پای خودش‌ کشید.

-جس، تو می‌دونی من عاشق لوس ‌بازی‌هات‌ام، نه؟

جسیکا با عشوه خندید و دستش رو روی گردن مک حرکت داد.

ᯓ 𝐋𝐢𝐟𝐞 𝐎𝐟 𝐀 𝐑𝐚𝐜𝐞𝐫Where stories live. Discover now