_ زین مالیک ... کل دیشب جوابم رو ندادی ... همین الان همه چیز رو تعریف کن ...
کامیلا به محض اینکه زین توی ماشینش نشست گفت و باعث شد اون چشماش رو بچرخونه ... موهاش به خاطر بارونی بودن هوا خیس شده بود و خم شد تا کوله پشتیش رو روی صندلی عقبی بزاره ...
_ حدود صد تا پیام دادی ...
_ و تو به حدود صفر تاش جواب دادی ... چطور بود ؟
زین درحالی که نفسش رو بیرون میداد سرش رو به پشتی صندلی تکیه داد و چشماش رو بست ... دیشب دیر خوابیده بود و امیدوار بود بتونه توی راه یکم بخوابه اما با وجود جیغ زدنای کامیلا مطمئن بود که نمیتونه ...
_ باور کن هیچ چیز خاصی نبود ... یه قرار معمولی و خوب بود ...
با بیخیالی گفت و همونطور که چشماش بسته بود دستاش رو بهم گره زد ...
_ منظورت چیه که معمولی بود ؟ میدونم که رفته بودید سینما چون توی اینستاگرامش گذاشته بود ... بعدش چیشد ؟ هیچ اتفاق هاتی اونجا نیفتاد ؟
با شیطنت پرسد و زین از شدت خستگی هق هق فیکی کرد ...
_ محض رضای خدا کم ... رفتیم سینما ... تمام مدت دستم رو گرفته بود ... بعدش برای شام رفتیم یه رستوران کرهای ... یکم قدم زدیم و بعد از اینکه بارون گرفت من رو رسوند خونه ... حالا اگه میشه لطف کن و بزار یکم بخوابم چون دیشب خیلی دیر خوابیدم ...
با عصبانیت گفت و دوباره به حالت قبلیش برگشت ... کامیلا نگاه تاسف باری به دوستش انداخت و بعد از روشن کردن ماشینش زیرلب زمزمه کرد : فایده دیر خوابیدن چیه وقتی حتی سکسم نکردین ؟
***
_ احساس میکنم همه بهم خیره شدن ...
_ چون همه بهت خیره شدن ...
کامیلا درحالی که توی آینه جیبیش به خودش نگاه میکرد با بیخیالی گفت و زین نفسش رو بیرون داد ...
_ اخه چرا ؟
با کلافگی گفت و به کمدش تکیه داد ... با شنیدن صدای خنده دو تا دختری که رو به روشون وایستاده بودن سرش رو تکون داد و به سمت کامیلا برگشت ...
_ هانی تو با لیام پین رفتی سر قرار ... و با وجود اینکه اون یه احمق به تمام معناست ولی جالبه بدونی که دوست پسرت به طرز عجیبی توی مدرسه محبوبه ...
کامیلا با خونسردی گفت و بعد از محو کردن رژ لبش با نوک انگشتاش نگاهش رو آینهش گرفت ...
_ حالا هرچی ... رابطهت با جاش چطوره ؟
سعی کرد بحث رو عوض کنه و یکم به سمت کامیلا خم شد ...
_ هومم ... میدونی به اون خوبی که فکر میکردم نیست ... یکم احمقه ... ولی توی سکس خوبه ...
_ چی ؟
VOUS LISEZ
upside down •ziam•
Fanfiction°•چی میشه اگه عاشق یه پسر کیوت و اخمو بشی که ازت متنفره؟ خوب، لیام شد. #1 in highschool