chapter 2 : make me your friend

383 56 173
                                    

فصل دوم : منو دوست خودت بکن

آب موهای بلند قهوه ایش رو گرفت، نفس عمیقی کشید که باعث شد آینه ی رو به روش بخار ببنده.

با انگشت های ظریف و کشیده اش به آرومی بخار شیشه رو پاک کرد و با دیدن قیافه ی خودش پوزخند ریزی زد " واو … خب هرماینی خودت میدونی باید چیکار کنی "

پوزخندش از لبش محو شد و حوله رو دور خودش پیچید و به سمت میز آرایشش رفت، به آرومی اون خط چشم رو برداشت و خط چشم گربه ای مانند کشید، رژ لب قرمزش رو زد و به قیافه ی خودش توی آینه نگاه کرد.

مطمئنن اون صورت زیبا به بیشتر از این نیازی نداشت.

بلند شد و به سمت کمد لباس هاش رفت، کت و شلوار سیاهی برداشت و روی تخت گذاشت و با شت کردن گوشواره و گردنبندش به آرومی لباس رو پوشید.

عطر شرکت گل سرخ که از تازه ترین محصولاتشون بود رو زد و موهاش رو باز گذاشت.

به سمت ماشین سفید رنگش رفت و توش نشست، با زنگ خوردن گوشیش ابرو بالا داد و جواب داد " توی راهم استلا "

استلا نفس عمیقی کشید " یکم تند تر بیا تقریبا همه اومدن "

هرماینی ابرو بالا انداخت " همه؟ "

+" امم … نه همه "

هرماینی پوزخندی زد " بزارم حدس بزنم، مالفوی؟ "

+" از کجا فهمیدی؟ "

هرماینی پاش رو روی گاز گذاشت و حرکت کرد " فکر کردی به چی معروفا؟ دیر کردن دیگه … خیلی دوست دارم ببینمشون مطمئنم طبق تعریف هایی که شنیدم حسابی خوشتیپن "

استلا به آرومی خندید " یعنی تو فقط به فکر همینی؟ "

هرماینی به آرومی شونه بالا انداخت " باید به چیز دیگه فکر کنم؟ اینکه رنگ کرواتش با رنگ چشماش ست باشه؟ یا شایدم اینکه اخلاقش مثل عطر هاش خوبه یا نه … یا شایدم باید فکر کنم عوضی هست یا نه "

+" اینا رو از کجات در آوردی؟ "

هرماینی پوزخندی زد " مغزم؟ اوه اره از مغزم "

+" بیخیالش، منتظرتم "

-" چند دقیقه ی دیگه اونجام "

هرماینی گوشی رو قطع کرد و کنار گذاشت و با سرعت به سمت شرکتش حرکت کرد.

اون صاحب شرکت Shine (درخشش) بود. شرکت معروف طراح کفش که در سر تا سر دنیا حسابی سفارش میگرفت، الان هم با بزرگترین رییس های شرکت ها جلسه داشت.

به آرومی از ماشین پیدا شد و به سمت در ساختمون خراش بزرگ حرکت کرد.

چشمکی به نگهبان زد " امروز حواست بیشتر باشه جرج … شنیدم باند های مافیایی دارن باهمدیگه مسابقه میدن "

Bloody band {Dramione}Where stories live. Discover now